-
شبه یادداشتها: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ شمسی: هرکس باد بکارد طوفان درو می کند
یکشنبه 17 مرداد 1400 14:50
شبه یادداشتها ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ شمسی هرکس باد بکارد طوفان درو می کند فرانسوا ولتر نویسنده و متفکر معروف فرانسوی جمله مشهوری دارد که می گوید: "عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد. عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد. اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد." در حاشیه بازیهای المپیک امسال در مسابقه کارته...
-
شبه یادداشتها : ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ شمسی : فقط دونوع اراده وجود دارد؟
شنبه 16 مرداد 1400 17:43
شبه یادداشتها ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ شمسی فقط دونوع اراده وجود دارد؟ نیچه نویسنده و فیلسوف جنجال بر انگیز آلمانی در کتاب" فراسوی نیک و بد" به اراده آزاد و اراده نا آزاد می تازد و هردو را جعلی می نامد. ولی در عوض می گوید که در جهان فقط و فقط دو نوع اراده وجود دارد : توانا و ناتوان ... آنها که اراده ناتوان دارند هیچ...
-
شبه یادداشتها :۱۶ مرداد ۱۴۰۰ شمسی :مسئله این است: پریدن یا نپریدن
شنبه 16 مرداد 1400 16:46
شبه یادداشتها ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ شمسی مسئله این است: پریدن یا نپریدن در جریان بازیهای المپیک امسال دو ورزش کار ایتالیایی و قطری به جایی رسیدند که هردو برنده جایزه طلا شدند البته بطور مشترک! با این تفاوت که ورزشکار قطری می تو انست یکبار دیگر بپرد و اگر امتیاز بیشتری بدست می آورد، ورزشکار ایتالیایی از طلا محروم می شد. در...
-
شبه یادداشتها :۱۶ مرداد ۱۴۰۰ شمسی :آن چیست که هر چه نحیف تر باشد خطرناک تر و مهیب تر است؟
شنبه 16 مرداد 1400 14:37
شبه یادداشتها ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ شمسی آن چیست که هر چه نحیف تر باشد خطرناک تر و مهیب تر است؟ پرسش فوق معمایی است که برای نخستین بار ۵۰۰ سال پیش در نخستین کتاب چیستان و معماها طرح شد که در انگلستان چلپ گردید. پاسخ معمای فوق "پل" بود. هرچه پل باریکتر و نحیف تر باشد عبور از روی آن خطرناک تر است. به همین دلیل پلهای...
-
شبه یادداشتها :۱۶ مرداد ۱۴۰۰ شمسی : تو نیکی می کن و در دجله انداز! آیا این سخن واقعا درست است؟
شنبه 16 مرداد 1400 13:05
شبه یادداشتها ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ شمسی تو نیکی می کن و در دجله انداز! آیا این سخن واقعا درست است؟ سعدی شاعر شیرین کلام و استاد سخن پارسی در شعری گفته است: تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز اخیرا داشتم دنبال مصداق این سخن سعدی در زندگی خودم می گشتم و در ذهنم به جستجو پرداختم و ناگهان به یک موضوع...
-
شبه یادداشتها : ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ شمسی : چگونه می توان در این دنیای پر آشوب زندگی در حد یک شاهکار داشت؟
جمعه 15 مرداد 1400 13:02
شبه یادداشتها ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ شمسی چگونه می توان در این دنیای پر آشوب زندگی در حد یک شاهکار داشت؟ پدیده ای بنام :دکتر ناصر خلیلی بجای آن که آسمان ریسمان بهم ببافم و سر خواننده را بدرد آورم زندگی یک ایرانی فوق العاده موفق را بطور مختصر شرح می دهم.و در آخر خواهم گفت که او این همه ثروت و موفقیت را چگونه بدست آورد: ناصر...
-
شبه یادداشتها ۱۴ خرداد ۱۴۰۰ شمسی خدا باوری و یا خدا ناباوری کدام بهتر است؟
پنجشنبه 14 مرداد 1400 15:37
شبه یادداشتها ۱۴ خرداد ۱۴۰۰ شمسی خدا باوری و یا خدا ناباوری کدام بهتر است؟(۱) این روزها بحث های متعدد در باره این که خداباوری درست است ویا خداناباوری، در جریان است.ما ایرانیها هم که علیرغم همه مشکلات ، وقت برای این بحث ها داریم بشدت به دودسته تقسیم شده و هر کس از یکی از دو ایده برشمرده فوق طرفداری می کند. امایک پرسش...
-
شبه یادداشتها : ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ شمسی : از چکش زیاد استفاده نکن !
چهارشنبه 13 مرداد 1400 13:39
شبه یادداشتها ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ شمسی از چکش زیاد استفاده نکن! مارک توآین نویسنده کتابها ی مشهوری مانند ماجراهای تام سایر ، هاکلبریفین و شاهزاده و گدا جمله معروفی دارد که می گوید: "اگر همه ابزارهایتان چکش باشد همه مشکلات شما به میخ تبدیل خواهد شد." قطعا منظور تواین این بوده که اگر همه جا چکشی عمل کنی، با همسرت،...
-
شبه یادداشتها :۱۲ مرداد ۱۴۰۰ شمسی : نبوغ و تمسخر
سهشنبه 12 مرداد 1400 13:46
شبه یادداشتها ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ شمسی نبوغ و تمسخر امروز جملاتی از آلبر کامو خواندم، البته در تقویم روز ... که مرا بفکر واداشت. ابتدا جملات او را می آورم و سپس چند کلمه ای بعنوان نتیجه گیری می نویسم: " هدف هنر نه وضع قانون و نه قدرتطلبی است. وظیفه هنر، درک کردن است. هیچ اثر نبوغآمیزی بر کینه و تحقیر استوار نیست....
-
شبه یادداشتها :۱۲ مرداد ۱۴۰۰ شمسی : نبوغ و تمسخر
سهشنبه 12 مرداد 1400 13:00
شبه یادداشتها ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ شمسی نبوغ و تمسخر امروز جملاتی از آلبر کامو خواندم، البته در تقویم روز ... که مرا بفکر واداشت. ابتدا جملات او را می آورم و سپس چند کلمه ای بعنوان نتیجه گیری می نویسم: " هدف هنر نه وضع قانون و نه قدرتطلبی است. وظیفه هنر، درک کردن است. هیچ اثر نبوغآمیزی بر کینه و تحقیر استوار نیست....
-
شبه یادداشتها :۱۲ مرداد ۱۴۰۰ شمسی : ضربه دلهره های بی اساس
سهشنبه 12 مرداد 1400 12:17
شبه یادداشتها ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ شمسی ضربه دلهره های بی اساس دیروز همراه با پسر عزیزم به بیمارستان رفتیم تا بعلت درد و سوزش درون ریه ها معاینه شوم . پزشک دستور عکسبرداری دارد. نگران بودم چون دوسال قبل به عفونت ریه مبتلا شدم که خوشبختانه به موقع معالجه شد. این بار نیز همان حالتها بروز کرده بود وقتی منتظر بودیم تا عکسبرداری...
-
شبه یادداشتها: ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ شمسی: یادی از برادران کارامازوف
دوشنبه 11 مرداد 1400 13:16
شبه یادداشتها ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ شمسی یادی از برادران کارامازوف داستایفسکی کتاب برادران کارامازوف را یک سال پیش از مرگش منتشر نمود، او آرزو داشت که کتاب پیش از مرگش به چاپ برسد و چنین هم شد. احتمالا می توان این کتاب را خلاصه باورهای خود داستایفسکی دانست. در این کتاب او روابط فرزندان یک خانواده با پدر خانواده را به تصویر می...
-
شبه یادداشتها :۹ مرداد ۱۴۰۰شمسی :چه می شد اگر همیشه و برای ابد زنده می ماندیم؟
شنبه 9 مرداد 1400 12:34
شبه یادداشتها ۹ مرداد ۱۴۰۰شمسی چه می شد اگر همیشه و برای ابد زنده می ماندیم ؟ خوب د ر آن صورت ما هنوز در غارها زندگی می کردیم...هیچ کس بدنبال هیچ کاری نمی رفت ...هیچ اکتشافی صورت نمی گرفت...همه چیز می ماند بر ای فردا!!... و فردا هم مثل دیروز می گذشت. و هزاران فردا می آمد و می و رفت و ما انسانها دست به سیاه و سفید نمی...
-
شبه یادد اشتها: ۸ مرداد ۱۴۰۰ شمسی :برای چه می نویسیم؟ برای که می نویسیم؟
جمعه 8 مرداد 1400 14:10
شبه یادد اشتها ۸ مرداد ۱۴۰۰ شمسی برای چه می نویسیم؟ برای که می نویسیم؟ این چند روزه در این فکر بودم که برای چه و برای که می نویسم. برخی بر این باورند که نوشتن نوعی انصراف خاطر است. شاید منظور شان این است که باری بردوش داشته اند که با نوشتن آنرا بر زمین گذارده اند و خیالشان راحت تر شده است. یا این که چون" فقط...
-
شبه یادداشتها: ۷ مرداد ۱۴۰۰ شمسی: از دیروز: اگر به رم (ایتالیا رفتید...)مواظب ضربه روزنامه باشید!
پنجشنبه 7 مرداد 1400 13:32
شبه یادداشتها ۷ مرداد ۱۴۰۰ شمسی از دیروز اگر به رم (ایتالیا رفتید...)مواظب ضربه روزنامه باشید! امروز تراول اویت دات کام یک سری نصیحت به مسافرانی کرده بود که عازم ایتالیا هستند. از جمله: "...اگر نیازی به مدارک ندارید ، آن را به همراه نداشته باشید - به خصوص گذرنامه خود را. استیو این نکات را به بازدیدکنندگان ارائه...
-
شبه یادداشتها : ۵ مرداد ماه ۱۴۰۰ شمسی : از دیروز :مامور حراست هتل سوخومویت در بانکوک: آقا آدم باید روزی حلال بخورد...
چهارشنبه 6 مرداد 1400 19:25
شبه یادداشتها ۵ مرداد ماه ۱۴۰۰ شمسی از دیروز مامور حراست هتل سوخومویت در بانکوک: آقا آدم باید روزی حلال بخورد... خیلی سال پیش که به تایلند رفتم متوجه شدم روز و شب دختران جوان وارد هتل سوخومویت هتل محل اقامت ما شده و پس از معرفی خود به مامورین حراست به طبقات مختلف می روند. می دانستم که آنان برای خود فروشی به آنجا آمده...
-
شبه یادداشتها : ۴ مرداد ۱۴۰۰ شمسیَ : چرا بعضی ها خوشبختند؟
دوشنبه 4 مرداد 1400 12:14
شبه یادداشتها ۴ مرداد ۱۴۰۰ شمسیَ چرا بعضی ها خوشبختند ؟ راستش پاسخ به این پرسش ممکن است قدری بحث برانگیز باشد و لی یادم هست که برتراندراسل فیلسوف انگلیسی زمانی گفته بود: "برای خوشبخت کردن یک جامعه نیاز به هوشمندی است." یعنی فقط یک پدر هوشمند می تواند یک خانواده را به سمت خوشبختی هدایت کند. در ضمن خوشبختی...
-
شبه یادداشتها : ۳ مرداد ۱۴۰۰ شمسی : واقعیت چیست؟
یکشنبه 3 مرداد 1400 14:12
شبه یادداشتها ۳ مرداد ۱۴۰۰ شمسی واقعیت چیست؟ امروز به صفحاتی از کتاب فلسفه چیست؟ نوشته هایدگر فیلسوف آلمانی نگاهی انداختم. بحث در باره معنای فلسفه و هستی بود...و این که ار سطو گفته است : فلسفه هر چه که پیش برود آخر کار به معنای حقیقی هستی دست نخواهد یافت. سپس هاید گر با نقل جمله ای از ارسطو می نویسد که ارسطو در پی این...
-
شبه یادداشتها : یکم مرداد ۱۴۰۰ شمسی : دلهره هستی خوب است یا بد؟
جمعه 1 مرداد 1400 14:43
شبه یادداشتها یکم مرداد ۱۴۰۰ شمسی دلهره هستی خوب است یا بد؟ همه از زمانی که بدنیا می آمدیم هر روزه و چه بسا هر لحظه دلهره هستی را تجربه می کنیم؛ میل به زنده ماندن و بیشتر و بیشتر د ر کنار عزیزان بودن! این دلهره و میزانش اغلب اوقات ثابت و خفیف است. اما حوادث گوناگون باعث می شود که بر میزان این دلهره بخاطر هستی و زنده...
-
شبه یادداشتها : ۲۸ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی: گربه اسرار آمیز خانه ما
دوشنبه 28 تیر 1400 13:26
شبه یادداشتها ۲۸ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی گربه اسرار آمیز در اینجا چند روز تعطیلی پشت سرهم وجود دارد. خیلی ها به مسافرت رفته اند. به همین دلیل ارتش گربه ها که در این شهر بسر می بر ند با کمبود مواد غذایی روبرو شده اند که همواره سخاوت ساکنان شهر این مشکل را از آنان بر طرف می کرده است. یکی دوروز پیش از شروع تعطیلات ناگهان متوجه...
-
شبه یادداشتها : ۲۷ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی: چرا از رفتن از این جهان می ترسیم؟
یکشنبه 27 تیر 1400 14:32
شبه یادداشتها ۲۷ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی چرا از رفتن از این جهان می ترسیم؟ پورسینا دانشمند و پزشک نامدار ایرانی: " از نظر من کیفیت زندگی مهم است و نه کمیت و مقدار آن...من می دانم که عمر طولانی نخواهم داشت." (وقتی او در ۵۷ و یا ۵۶سالگی در گذشت کتابهای او در زمینه پزشکی همراه با کتاب حاوی محمد زکریای رازی کتابهای...
-
شبه یادداشتها : ۲۷ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی: جادوی این شهر دو هزارساله
یکشنبه 27 تیر 1400 11:39
شبه یادداشتها ۲۷ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی جادوی این شهر هفت تپه که با خانه ها و ساختمانهایش در آفتاب در خشان غوطه ورند، نرک های گل سرخ در کنار اتوبانها بخصوص بارباروس، پارکهای عمومی پرگل، شامگاه های آبی در ساحل، چشم انداز زیبا و افسونگر دریایی با قایقهای متعدد که مسافران سر زنده را به جزایر بهشتی می برند، باعث می شوند خستگی...
-
شبه یادداشتها :۲۵ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی: از دیروز: پول می دهی یا فوتش کنیم؟
جمعه 25 تیر 1400 12:30
شبه یادداشتها ۲۵ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی از دیروز: پول می دهی یا فوتش کنیم؟ پدرم که روانش شاد تعریف می کرد: "وقتی من جوان بودم و حدود بیست و پنج سال داشتم دو بظاهر درویش با کشکول و ریش بلند و گیسوان آویخته و لباسی بلند که بر روی آن طلسمات نقش شده هریک شمعی روشن در دست گرفته و در کوچه و خیابان می گشتند. این دو به هر کس...
-
شبه یادداشتها : ۲۳ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی : گریه هم کیفی داره؟
چهارشنبه 23 تیر 1400 16:48
شبه یادداشتها ۲۳ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی گریه هم کیفی داره؟ آلبر کامو در کتاب یادداشتها تعریف می کند که روزی در سالن سینما متوجه زن و مردی می شود که در کنار او روی صندلی نشسته و فیلم را تماشا می کردند ، تا این که فیلم به صحنه جدایی و غم و اندوه رسید و زن به شدت شروع به گریستن کرد. مرد برای آن که او را آرام کند به خانم...
-
شبه یادداشتها: ۲۱ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی: رابطه پنهانی
دوشنبه 21 تیر 1400 17:25
شبه یادداشتها ۲۱ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی رابطه پنهانی هم اکنون به این نتیجه رسیدم که فکر و جسم با هم رابطه ای پنهانی دارند...رابطه ای راز آلود...جسم در زمان حال زندگی می کند ...و هر لحظه کهنه تر می شود... در ضمن جسم ساکن است ... ولی فکر هرجا که بخواهد و به هر زمان که اراده کند سفر می کند؛ از همین زمان حال گرفته تا به لحظه...
-
شبه یادداشتها : ۲۱ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی :خاطره دیروز و دیشب از شبه کرونا : یاد عطسه های قدیمی بخیر!
دوشنبه 21 تیر 1400 12:12
شبه یادداشتها ۲۱ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی خاطره دیروز و دیشب از شبه کرونا یاد عطسه های قدیمی بخیر! آرتور شوپنهاور متفکر المانی گفته است: "بزرگترین خردمندی آنست که لذت بردن از لحظه حال را بالاترین مقصود زندگی قرار دهیم، زیرا این تنها واقعیت هستی است و جز این همه بازی فکر و اندیشه است. اما می توانیم آن را بزرگترین حماقت...
-
شبه یادداشتها: ۱۹ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی : کامپیوتر هم زور را می فهمد!
یکشنبه 20 تیر 1400 13:07
شبه یادداشتها ۲۰تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی کامپیوتر هم زور را می فهمد! لپ تاپ من که در آن صد ها فایل ارزشمند (البته برای خودم)وجود دارد boot نمی کرد. یعنی روشن می شد ولی من نمی توانستم به درون کامپیوتر وارد شوم . در ضمن تمام عکس های خانواده از قدیم شاید هشتاد سال پیش تا به امروز و کتابها و فایلهایی را که نیاز به بررسی و مطالعه...
-
شبه یادداشتها: ۱۹ تیر ماه ۱۴۰۰شمسی :گلهایی با عطر روح مولوی
شنبه 19 تیر 1400 12:57
شبه یادداشتها ۱۹ تیر ماه ۱۴۰۰شمسی گلهایی با عطر روح مولوی دیروز در مقابل مزار نجارزاده از بزرگان عرفان در نزدیکی میدان بشیکتاش نشسته بودم و به ساختمان مزار نگاه می کردم.درختی بلند و بر افراشته در چند قدمی آن و همراه با در ختانی بر آمده از مزارستان کوچک جانبی آن کهو اکثرا هم چون چتری بر بام آرامگاه او خم شده و برآن...
-
شبه یادداشتها :۱۷ تیرماه ۱۴۰۰ شمسی : یادداشتی از صمد بهرنگی متعلق به ۵۹ سال پیش
پنجشنبه 17 تیر 1400 19:05
شبه یادداشتها ۱۷ تیرماه ۱۴۰۰ شمسی یادداشتی از صمد بهرنگی در۵۹ سال پیش امروز به تصویری از یک یادداشت صمد بهرنگی بر خوردم که برای یکی از دوستانش بنام فرنود نوشته است . تاریخ این یادداشت ۱۱ /۵/ ۱۳۴۱ یعنی ۵۹ سال پیش می باشد . یادداشت صمد خطاب به فرنود این گونه آغاز می شود: گفتی چیزی در این دفتر بنویسم تا بماند یادگار! من...
-
شبه یاد داشتها : ۱۶ تیرماه ۱۴۰۰ شمسی : کتاب سرنوشت در ظرف آشغال بود
چهارشنبه 16 تیر 1400 12:33
شبه یاد داشتها ۱۶ تیرماه ۱۴۰۰ شمسی کتاب سرنوشت د ر ظرف آشغال بود چند سال قبل در یکی از روزهای خوب خدا، جوان بیکار، بیپول و سرخورده سیاهپوستی که در حال گذر از خیابانی بود و در ظرف آشغال بدنبال ته مانده غذائی میگشت ناگهان چشمش به کتابی دست دوم تحت عنوان « چگونه میتوان پولدار شد؟ » افتاد که درون همان ظرف آشغال انداخته...