شبه یادداشتها  : دیروز و امروز

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی
شبه یادداشتها  : دیروز و امروز

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها :۳۰ دیماه ۱۴۰۰ شمسی :۳ ساعت زودتر بهتر از یک دقیقه دیرتر



شبه یادداشتها

۳۰ دیماه ۱۴۰۰ شمسی


۳ ساعت زودتر بهتر از یک دقیقه دیرتر

جمله فوق را شکسپیر نمایشنامه نویس و نویسنده معروف  گفته است. ابتدا که آنرا خوانم نتوانستم ارتباط ۳ ساعت با یک دقیقه را بیابم. ولی با قدری تمرکز روی گفتار ، به این نتیجه رسیدم  که حتی اگر سه ساعت زودتر به محل ملاقات و قرار و بازدید و یا رفتن بجایی  و....برسیم که خود وقت زیادی است ، بهتر از آن است که یک دقیقه دیرتر برسیم. چون با سه ساعت زودتر رفتن زیانی متوجه ما نخواهد شد ولی فقط یک دقیقه دیرتر کافی است که ما برسیم و قطار حرکت کرده و رفته باشد.

پس باید مواظب دقیقه ها بود. 

امیر تهرانی

ح.ف

شبه یادداشتها ۲۹ دیماه ۱۴۰۰ شمسی : گربه ها زیاده خواه نیستند.

شبه یادداشتها ۲۹ دیماه ۱۴۰۰ شمسی : گربه ها زیاده خواه نیستند.

شبه یادداشتها

۲۹ دیماه ۱۴۰۰ شمسی

گربه ها زیاده خواه نیستند.

یک گربه ملوس  با ما و خانه ما مانوس شده است. اکثرا در گرداگرد خانه ما و روی دیوار حیاط خانه ما و روی بسر می برد. با این تفاوت که جای غذای او و یا بهتر بگویم مکان  وقتی که گرسنه است و زمانهایی که گرسنه نیست با یکدیگر تفاوت دارد.

زمانی که گرسنه است طوری روی دیوار می نشیند که مقابل به پنجره بزرگ هال خانه ما باشد و ما او را ببینیم . در این زمان او مودبانه روی دیوار نشسته  و بداخل خانه ما نگاه می کند. پ

مه اعضای خانه ما حتی نوه عزیز و دلبند ما که به دوسالگی نرسیده بلافاصله خبر دار می شوند که وقت غذا ست. نوه امان هنوز سخن نمی گوید و لی با دیدن گربه سر و صدا می کند و گربه را نشان می دهد و به ما می فهماند که باید به گربه غدا بدهیم.

اما زمانی که گربه گرسنه نیست و یا غذایش را خورده به سمت انتهایی دیوار خانه ما رود و رو به غرب           می نشیند و دیگر به داخل خانه ما نگاه نمی کند.

انسان می ماند معطل که ما اسم این موجودات را حیوان گذاشته ایم ولی  زیاده خواهان صنف انسانی را هم مانند غیر زیاده خواهان نسل بشری انسان می نامیم.

امیر تهرانی

ح.ف

شبه یادداشتها ۲۸ دیماه ۱۴۰۰ شمسی: دوست یا دشمن ؟ چگونه آنان را بشناسیم؟


شبه یادداشتها

۲۸ دیماه ۱۴۰۰ شمسی


دوست یا دشمن

رابرت گرین نویسنده مشهور گفتاری در مورد  دشمن دوست نما دارد که من آنر از قول خود او روایت می کنم و سر انجام تجربه ای را که در زندگی آموخته ام        می آورم:


"ما در عصری زندگی می‌کنیم که مردم به ندرت و به طور مستقیم با یکدیگر رفتار خصومت آمیز دارند. قوانین و تعهدات اجتماعی، سیاسی و نظامی و نیز مفهوم دشمن تغییر پیدا کرده است. کسی که در ظاهر با شما دشمنی دارد و خصومتش را آشکار می‌کند در واقع یک برکت است. مردم به سختی آشکارا به شما حمله کرده و اهداف و نیت هایشان و نیز تمایلشان برای نابودی شما اغلب پنهان می‌کنند؛ اما در عوض سیاستمدارانه و غیر مستقیم به شما حمله می‌کنند. درست است که تعارضات و خشونت ظاهری کمتر شده است؛ اما رقابت در دنیای امروز حرف اول را می‌زند. برای پیروزی در این دنیای رقابتی، مردم آموخته اند که بیش از هر زمان دیگر، باید هوشمندانه رفتار و در خفا حمله کنند. آنها در بسیاری اوقات، دوستی ها را راهی برای مخفی کردن خواسته های تهاجمی‌شان می‌دانند و به شما نزدیک می‌شوند تا صدمه‌ی بیشتری برسانند. یک دوست بهتر می‌داند که چگونه به شما آسیب برساند. آن ها به سوی شما دست دوستی و اتحاد دراز می‌کنند، در حالیکه این دوستی ها واقعی نیست. آنها در ظاهر حامی شما هستند؛ اما در اصل، منافع و مصلحت های خودشان را با هزینه‌ی شما پیش می‌برند...گاهی بی تفاوتی و بی توجهی سلاح های بهتری نسبت به تجاوز و تهاجم است. در تهاجم نمی‌توانید دشمنی‌تان را پنهان کنید؛ اما با بی توجهی به سادگی می توان نقاب بر چهره زد. بدگمانی و همه‌دشمن‌پنداری را کنار بگذارید؛ اما بدانید که افرادی هستند که آرزوی رنج و زیان شما را دارند و به طور غیر مستقیم برای ضربه زدن به شما تلاش می‌کنند."


تجربه های شخصی من:

دوست را به صورت زیر می توان طبقه بندی نمود:

۱-دوست حقیقی و عاقل 

۲- دوست حقیقی و جاهل

۳-دوست غیر حقیقی و عاقل

۴-دوست غیر حقیقی و جاهل


مسلم است که دوست از نوع شماره (۱) هدیه ای آسمانی است که می توان در پرتو دوستیش  از شر بسیاری از خطرها و مشکلات رهایی یافت و با او مسیر زندگی را پیمود
و دروازهایش بهشت را با کمک او گشود.
اما دوست شماره (۲) اگر چه دوست است ولی غرق در جهل و نادانی است. اما چون دوست است ، شما که دوست حقیقی و عاقل او هستید، این بلا زده جهل و نادانی را به یک دوست حقیقی و عاقل تبدیل کنید ...آنگاه او نیز همان هدیه آسمانی خواهد بود.

اما در باره دوست از نوع سوم و چهارم ؛ از هردو ی آنان بگریزید همانگونه که از مار و افعی می گریزید...چون آن دو  حقیقی نیستند...آنان  یک  شبح هستند...شبح تاریکی و انتقام ...شبح دشمنیها و کینه و حسادتها...
از ویژگیهای این دو یکی آن است که همواره شمارا به افراط و تفریط هدایت می کنند  و به تشویقتان می کنند که به استقبال خطر بروید. پس از آنان دوری کنید!
لازم نیست شما هم از در دشمنی در آئید . بلکه کار عقلانی کنید: خودتان را از آنان بگیرید. 
 هر گز نشان ندهید که قصد تلافی دارید . بلکه فقط  با آنان مراوده نداشته باشید! بدیدنشان نروید! به خانه اشان نروید. ولی اگر بدینتان آمدند در رفتار خود محتاط باشید ! یعنی شما هم نشان ندهید که دشمن هستید .
 در ضمن به وظیفه انسانی خود عمل کنید  و آنچه شایسته شخصیت شماست بجای آورید. اگر کمکی خواستند و در حد توان شما بود انجام دهید . راهنمائیتان از روی انتقام نباشد. چون شما شبح نیستید ، بلکه از ابتدا دوست عاقل و حقیقی بودید ، این آنان بودند که بد راهی انتخاب کردند.
امیر تهرانی
ح.ف


شبه یادداشتها ۲۵ دی ماه ۱۴۰۰ شمسی چرا قلب برخی از آدمیان هم چون سنگ است؟


شبه یادداشتها

۲۵ دی ماه ۱۴۰۰ شمسی


چرا قلب برخی از آدمیان هم چون سنگ است؟


 پور سینا پزشک ، فیلسوف و دانشمند بی بدیل ایرا ن در کتاب معروف و مشهورش شفا که دایره المعارف علوم زمان خودش می باشد فرق انسان با اسب و درخت و سنگ را به این نحو توضیح داده است:

جنس منطقی یعنی به این صورت که برخی موجودات  در جنس  با انسان شریک اند. مثلا  اسب  در جنس قریب شریک انسان است...(اسب در حیات و حیوانیت و خورد و خوراک و خواب و شهوت و...با انسان شریک است ...ولی منطق و تفکر منطقی ندارد.) 

 و  درخت خاص در جنس بعید شریک است ...(  حیات حیوانی ندارد...در مرحله نباتی است ، پس از انسان دور تر است نسبت به اسب)

و سنگ که در جنس نسبت به انسان بعید بعید و یا دور دور است نیز  شریک است.چون فقط هست! ولی حیات ندارد...شعور ندارد...دل ندارد که دل سوزی کند و غم دیگر ی بخورد...

حال باید لختی اندیشید که  تکلیف قلبهایی که هم چون سنگ هستند و درون سینه انسانها می تپد چیست؟ 

بنظر من این گونه  افراد و این گونه قلبها  از بشریت و انسانیت بدور بدور ند...

امیر تهرانی

ح.ف

شبه یادداشتها : ۲۴ دیماه ۱۴۰۰ شمسی :داروهای معالجه کرونا اکثر منشاء غذایی و تقویتی داشتند



شبه یادداشتها

۲۴ دیماه ۱۴۰۰ شمسی


داروهای معالجه کرونا اکثر منشاء غذایی و تقویتی داشتند

طی ۸ روزی که در بخش مراقبتهای ویژه و بخش عمومی به علت ابتلاء شدید به کرونا بستری بودم، نکته جالبی توجه مرا جلب کرد...و آن این که بجز هیدروکورتیزون ، داروی ضد انعقاد، و سالبوتامول های فشنگی که این اخرین  همراه با اکسیژن و از راه بینی بداخل ریه فرستاده می شد، بقیه داروها تقویتی بودند:

 سرم نمکی، آمپول ویتامین ث ، ویتامین د و دیگر انواع ویتامینها، و البته...ظرفهای بزرگ و پر از سیب های قرمز و سبز که بدقت قاچ خورده و آماده خوردن بودند.

ابتدا فکر می کردم که مثلا این سیب موضوعی جانبی است ، ولی اصرار گروه پزشکی برای  خوردن آنها نشان می داد که اینها دارو هستند.

 هم چنین همراه صبحانه از همان روز نخست، چای ، نان، خیار ، پنیر ، گوجه  و از روز چهارم مربا و عسل هم همراه بود. 

همراه با غدا سالادها ی مختلف می آوردند. پرستاران می گفتند این نوع غذا و صبحانه را دکتر تغذیه برای شخص شما و با توجه به حالات و نیاز بدنی شما تعیین کرده است.نمی توان غذای دیگر و یا صبحانه دیگر به شما داد.

همین چندروز پیش مصاحبه های پرفسور راجر سیهولت (Roger Seheult) را در یو تیوب می دیدم که حدود ۶۰ مصاحبه و گفتار تصویری از او در این ارتباط ها وجود دارد. این چهره مشهور پزشکی  جزو لیست دارویی خود  برای معالجه کوید و حتی پیش گیری از ابتلا ء به آن ب سه ویتامین ث، دی ، و zinclرا  جزو اصلی ها به شما ر می آورد.

بنابر این از خوردن میوه جات وسبزیجات و قرص های ویتامین D3  نباید غفلت کرد این یک ضرورت است . چون خدای نکرده اگر کسی مبتلا شود پزشک حتما آنها را نیز تجویز می کند.

امیر تهرانی

ح.ف