بخشی از یک گزارش را در زیر آورده ام که نشان می دهد چرا حدود بیست میلیون نفر در سال و شاید بیشتر از شهر پاریس دیدن می کنند. شاید برخی از ما این طور بیاندیشیم که همه این پانزده، بیست و سی میلیون و یا بیشتر هجوم آورده اند تا به عشرتکده ها بروند، اما این طرز تصور صد در صد نادرست .بیایید گزارشی را که در باره موزه لوور پاریس منتشر شده است بخوانیم:
«...موزه لوور که برای پذیرایی از ۴ میلیون بازدیدکننده در سال طراحی شده بود، در سال ۲۰۱۸ رکورد بازدید ۱۰ میلیون بازدیدکننده را شکست.
اکنون برای جلوگیری از ازدحام بیش از حد، محدودیت ۳۰ هزار بازدیدکننده در روز تعیین شده است.(سی هزار نفر در روز؟)
کاخ لوور که در اواخر قرن دوازدهم در پاریس ساخته شد، قرنها محل اقامت رسمی پادشاهان فرانسه بود.
کانال خبری تلویزیون فرانسه «ب. اف. ام» (BFM) گفته است که هزینه های نوسازی ممکن است به ۵۰۰ میلیون یورو برسد که برای دولت امانوئل ماکرون، رئیس جمهور، که برای تصویب بودجه ۲۰۲۵ خود با مشکل مالی مواجه شده است، چالش بزرگی خواهد بود.
به گزارش این روزنامه، مذاکراتی بین دفتر امانوئل مکرون (رئیس جمهور)، وزارت فرهنگ و موزه لوور در جریان است.
موزه لوور پاریس یکی از مشهورترین و پربازدیدترین موزههای جهان و از جاذبههای گردشگری پاریس است که با وسعتی در حدود ۷۳ هزار مترمربع، گنجینهای از آثار هنری و تاریخی بینظیر را در خود جای داده و هرساله پذیرای میلیونها گردشگر از سراسر جهان است.(و تعداد زیادی از این آثار هنری را از کشور های دیگر و از جمله ایران عزیز ما به غارت برده است،)
هر چند شاهکارهای بزرگی، چون مونالیزا و تابلوی ونوس میلو و مجسمه ابوالهول در این موزه نگهداری میشود؛ اما آنچه این موزه را برای ایرانیان قابل توجه کرده، وجود بخش آثار باستانی ایرانی است که شکوه و عظمت ایران باستان را به نمایش میگذارد.»
به نقل از خبر گزاری ایرنا
حال چه باید کرد که ما نیز موزه پرور و موزه دوست و البته در این میزانها بشویم و از موزه های خود حفاظت کنیم.؟
امیر تهرانی
مگس عامل ۱۰۰ بیماری
مگس خانه از زمان پیدایش زندگی بشر وجود داشته است و به خوبی با انسان و محل زندگی انسان سازگار است و به عنوان بردار بالقوه بیماری ها عمل می کند. یک مطالعه اخیر نشان داده است که بیش از 100 عامل بیماری زا از جمله باکتری هایی مانند E. coli و S. aureus ، ویروس ها ، قارچ ها و انگل ها با این حشره پربار در ارتباط هستند ، بنابراین تعجب آور نیست که مردم از افزایش بیماری رنج می برند.
پس مگس را هم نباید دست کم گرفت!!!
امیر تهرانی
امیر تهرانی
دانشگاه استنفورد یکی از بزرگترین و پر آوازه ترین دانشگاه ها و مر اکز علمی جهان است. علت تاسیس این دانشگاه یکی از درسهای جالب روزگار است. جریان از این قرار است که روزی زن و شوهری با لباس ساده بدون اطلاع قبلی به دفتر اصلی دانشگاه هاروارد (بوستون-ایالات متحده) رسیدند و خواستار دیدن رییس دانشگاه شدند. مسئول پذیرش، با عجله سر و وضع آنها را قضاوت کرد و خواهش آنها را رد نمود.
مرد به آرامی دوباره درخواست کرد: «مایلیم با رییس دانشگاه ملاقات کنیم.»
سکرتر به صراحت پاسخ داد: «رییس تمام روز مشغول است.»
زن گفت: «ما صبر میکنیم.»
ساعتها در حالی که این زوج صبورانه نشسته انتظار میکشیدند، گذشت و باعث شد که سکرتر بار دیگر از اصرار آنها به رییس اطلاع دهد.
او پیشنهاد کرد: «شاید اگر برای مدت کوتاهی با آنها ملاقات کنید، آنها زود بروند.»
رییس با تکبر قبول کرد. به محض ورود آنها به دفترش، آنها را با نگاهی خشن زیر نظر گرفت. زن به آرامی گفت: «پسر ما اینجا درس میخواند و این مکان را گرامی میداشت. متأسفانه یک سال پیش به طور غیرمنتظره ای از دنیا رفت.»
رییس که به وضوح عصبانی بود، پاسخ داد: «ما نمیتوانیم برای هر محصلی که میمیرد یادبود بسازیم. این مکان دیگر به قبرستان تبدیل میشود.»
زن با عجله گفت: «نه، یادبود یا مجسمه هدف ما نیست. ما میخواهیم یک تعمیر جدید و مدرن برای دانشگاه هاروارد بسازیم.»
رییس با اشاره به لباس متواضع آنها به تمسخر گفت: «آیا میدانید چقدر مصرف دارد؟ ارزش ساختمان های ما بیش از هفت میلیون دالر است.»
زن کمی مکث کرد و با آرامش به شوهرش گفت: «آیا ساختن دانشگاه همینقدر ارزان است؟ ما باید دانشگاه خودمان را آباد کنیم.»
هر دو با تکان دادن سر، بدون بحث بیشتر آنجا را ترک کردند. با رفتن این زوج رییس گیج مان گرفت و مات ماند.
و آن دو زن و مرد در “پالو آلتو”، کالیفورنیا، دانشگاهی را به یادبود و نام پسرشان بنا و تأسیس کردند بنام دانشگاه استنفورد.
انتخاب: امیر تهرانی
داستان خر عیسی !
ما در محاوره ها و در گفتگوها گهگاه می شنویم که کسی این شعر را زمزمه می کند:
خر عیسی گرش به مکه برند
چون بیاید هنوز خر باشد
منشأ این شعر داستان کوتاهی است از سعدی شاعر بلند آوازه ایران و او این شعر را در ادامه گزارشی تربیتی در فصل هفتم گلستان آورده که در باب تربیت است .سعدی بر این باور است که تربیت موثر است اما برخی آدمیان قابل تربیت نیستند:
یکی از وزرا پسری کودن داشت.او را پیش یکی از دانشمندان فرستاد تا او را تربیت کند شاید که عاقل شود . استاد روزگاری پسر را تعلیم داد ولی مؤثر نبود. پس پسر را نزد پدرش فرستاد وپیغام داد:
این پسر عاقل نمی شود و مرا هم دیوانه کرد ه است
چون بود اصل گوهری قابل
تربیت را در او اثر باشد
هیچ صیقل نکو نداند کرد
آهنی را که بدگهر باشد
سگ به دریای هفتگانه بشوی
که چو تر شد پلیدتر باشد
خر عیسی گرش به مکه برند
چون بیاید هنوز خر باشد
امیر تهرانی
شرح کتاب خوانی ها ی خود را در وبلاگ«راز های کتابخانه ام» داده ام. اگر چه آن وبلاگی نشد که می خواستم، چون منظم و مرتب نیست و در پی تصحیح و تدوین مجدد آن هستم.
ضمنا زندگی من هم مانند زندگی خیلی از مردم بالا و پایین زیاد داشته است، به همین دلیل موفقیت و شکست را باهم داشته ام,.اما باید اعتراف کنم که در کسب موفقیتها، و تحمل شکستها و یا جبران آنها همین آموخته های کتاب خوانیها دست مرا گرفته اند.
از سوی دیگر کتاب خوانی هایم از نظر خود م آن قدر زیبا ، جالب و شکوهمند و آرامش آفرین بوده اند که توصیفش بطور تمام عیار ممکن نیست.آن ها که کتاب خوان حرفه ای اندو برای دانایی و دانستن کتاب خوانده اند, می دانند و آگاهند که کتاب خوانی حرفه ای ، و آنهم مداوم و هدفمند همان احساسی را به انسان می دهد که شخصی در پی کوشش های مداوم به گنج های شایگان دست یافته باشد.
وقتی این احساس را دارید که تقریبا اکثر آثار جاودانه ادبیات جهان را خوانده اید، وقتی آگاهید که بر جسته ترین آثار فلسفی، تاریخی، مذهبی، روانشناسی، دنیا را خوانده اید، و توانسته اید چند زبان خارجی را طوری بیاموزید که بسیاری از کتابهای شاهکار را به زبان اصلی مطالعه کنید، توانسته اید با مردمان دیگر به زبان خودشان صحبت کنید، از یک و یا چند رشته علمی در پرتو کتاب خوانی و مطالعه دقیق آن قدر سر رشته پیدا کرده آید که بتوانید در هنگام لزوم در باره آنها سخن بگویید و شنونده را علاقمند سازید، در این زمان است که چنان در وجد و شادمانی غرق می شوید که هیچ ثروت دیگری نمی تواند چنین حسی با شکوه به شما ببخشد. چون شما پای بر شانه های غولهای فکری ، علمی، و ادبی تاریخ گذارده اید.
البته باید توجه داشت که در کتاب خوانی های ما باید چهار عامل زیر همیشه لحاظ شود:
۱- چنان متمرکز و با توجه بخوانیم و مطالعه کنیم که در حین خواندن از محیط غافل شویم!
۲- از آنچه که خوانده ایم حتی اگر بصورت فهرست باشد یادداشت تهیه کنیم.!
۳- اطلاعاتی را که بدست آورده آیم در فاصله های زمانی منطقی دوره کنیم و می توانیم این کار را بصورت ذهنی نیز انجام دهیم.
۴- سعی کنید در فرصت های مناسب آنچه را که آموخته آید به دیگران بیاموزید ، یا حد اقل برای آنان تعریف کنید!
بعنوان نمونه ، من همیشه توانسته ام نام ۱۳۰ کتاب ادبی جهان، نام نویسنده ، داستان و خلاصه گزارش هر یک از این کتابها را در ذهن خود داشته باشم. و اگر شنونده علاقمندی پیدا شده آنها را باز گونموده ام. باور کنید اینها نیز ثروت هستند.
ضمنا این ویژگیها نجات بخش و آرامش بخش نیز هستند. چون حس اقناع و توانمندی می دهند. بصورت خصوصی بگویم، شما در اثر چنین مطالعاتی به هوشمندی و توانایی فکری خاصی نایل می شوید که در خیلی ها وجود ندارد، و خود شما این ویژگیها را احساس می کنید.
من آن گونه کتاب خوانده ام که کتابهای درسی که در دبیرستان و دوره عالی خوانده ام ، زبانهایی را که آموخته ام ، دانش مربوط به تجارت بین الملل را که سالها در آن زمینه کار کرده ام و شغل اصلی ام بوده است، اطلاعات عمومی را که به ذهن سپرده ام،داستانها و گزارشاتی را که خوانده و یا شنیده ام، اشعاری را که به ذهن سپرده ام، همه را می توانم باز گو کنم و بیاد آورم و حتی به دیگری بیاموزم.
قبول کنید که لذت روحی این دانستن ها کمتر از میلییونر و بیلیونر بودن نمی باشد. اگر بتوان به ایلان ماسک و گفته اش اعتماد کرد، که همین اخیرا گفته بود : منشأ ثروت من ، روش دقیق کتاب خوانی های من است، اگر چنین است که حتما هم چنین است پس از طریق دانایی می توان هم به ثروت معنوی رسید و هم به ثروت مادی! در حالی که عکس این کار ممکن نیست.
توجه داشته باشید که من نمی گویم دنبال ثروت مادی نباشید، بلکه باید باشید و لی این نوع ثروت نیز وجود دارد که خیلی آسان تر بدست می آید.
بدون اغراق و بزرگنمایی می گویم، در زندگی خود من همین خواندنها و دانستن ها ( باز هم تکرار می کنم : در حد توانایی خودم!) و در گیر و دار زندگی ، شغل و کار، بر خورد با اجتماع بار ها مرا راهنمایی و دستگیری کرده اند.
امیر تهرانی