شبه یادداشتها  : دیروز و امروز

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی
شبه یادداشتها  : دیروز و امروز

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

راه اصلی ثروتمند شدن


می گویند زمانی که مردم آمریکا بدنبال طلا بودند و شب و روز در جستجوی آن بسر می بردند ، یک انسان با هوش با فروختن بیل به جویندگان طلا میلیونر شد ، آنهم از نوع دلاریش!ولی کسی نتوانست از جستجوی طلا و خاک زمین را زیر و زبر کردن به آنچنان ثروتی برسد. 

به بیان دیگر ؛ رسیدن به گنج در نحوه تفکر ما نهفته است. الان خیلی ها بدنبال گنج های پنهان درون زمین می گردند و گروهی نیز  با فروش فلز یاب به ثروت می رسند و آنان که بدنبال گنج هستند اغلب و رشکست شده اند.

امیر تهرانی۴

ما می دانیم چرا عقب ماندگی اجتماعی داریم

در این روزها اشخاص متعدد از من پرسیدند و می پرسند چرا دارا و ندار ابراز نارضایتی می کنند ؟

راستش دروغ چرا؟ خیلی ها مشکل مادی دارند، در گیر بیماری هستند ، خانه ندارند ،و...اابته اینان حق دارند که گله کنند.

 اماآن کس که همه چیز دارد و زیادی هم دارد ، او چرا از ندار ها و مشکل دارها بیشتر اظهار ناراحتی می کند ؟

بدنبال بررسی موضوع بودم که در مقاله ای در عصر ایران خواندم:

"-وقتی برای فرار از ترافیک پشت آمبولانس می‌افتیم.

-وقتی برای نرفتن تا سطل زباله آشغالمان را روی زمین پرت می‌کنیم.

وقتی برای خریدن زودتر نان در صف جلو می‌زنیم.

-وقتی برای اینکه در سازمانی کارمان سریع‌تر انجام شود رشوه می‌دهیم.

-وقتی در مسافرت به ترافیک می‌رسیم و تلاش می کنیم از سمت راست و  خاکی چند ماشین جلوتر بیفتیم.

-وقتی برای کمتر کار کردن یا بزرگ جلوه دادن کار، پرونده و کاری که امروز قابل انجام است را به روز دیگر موکول می کنیم.

- وقتی کالایی را گرانتر می‌فروشیم تا سود بیشتری کنیم.

-وقتی می‌توانیم صد متر جلوتر پارک کنیم اما ترجیح می‌دهیم که درست مقابل جایی که کار داریم دوبله پارک کنیم.

-این وقت‌ها و بسیاری از اوقات شبیه به اینها ممکن است چند دقیقه ای زودتر برسیم، چند لحظه کارمان سریع‌‎تر انجام شود، کمی زودتر به خانه برویم. کمی پول بیشتری به دست آوریم. اما وقتی برآیند همه این بدو بدو‌ها و تلاش‌ها برای پیش افتادن را می‌بینیم احساس حرکت رو به جلو و پیشرفت را نداریم. مدام حس در جا زدن و نرسیدن و عقب ماندن داریم. این حس غالب اجتماع ایران است که هیچ کسی در هیچ طبقه اجتماعی حس آرامش و پیشرفت را ندارد.

اما دلیل این حس چیست؟ 

حسی است  که من اسمش را می گذارم عقب ماندگی اجتماعی. حسی که باعث افسردگی، نارضایتی فردی و روحی است و مانع پیشرفت اساسی و درست جامعه می‌شود."

از نوشتار آقای فرنود حسینی در عصر ایران

چرا فهمیدن حقیقت مشکل است؟

پرسش تاریخی

آیا ما می توانیم به حقیقت دسترسی پیدا کنیم؟ اگر می توانیم...  چگونه  این کاربزرگ و اصلی را می توان انجام داد؟ 

اصلا حقیقت چیست؟ 

چگونه تشخیص داده می شود؟

از جمله تعریفهایی که برای " حقیقت" آورده شده " مطابقت با واقعیت " است. لابد خواهید پرسید: واقعیت چیست؟

فرص کنید در شبی نیمه تاریک در کوچه ای در حال حرکت هستید، که ناگهان از دور  چیزی را می بینید . بنظرتان می رسد که موجودی متحرک باشد . فاصله کم می شود و شما متوجه می شوید که او یک انسان است . در حالی که در لحظات اولیه تخیل شما به شما می گفت : این مثل یک شبح است. سپس وقتی فاصله کمتر می شود(مشاهده حقیقت آسانتر می شود) شما در می یابید که او یک مرد است، وقتی فاصله کمتر می شود متوجه می شوید که پالتو بر تن دارد ...با کمتر شدن فاصله و رسیدن به یکدیکر متوجه می شوید که آقای...همسایه شماست.در این زمان در مقابل و مواجه با حقیقت  و واقعیت قرارگیرد.

یعنی شناختن یک شی یا وجود ی متحرک و معمولی و پی به حقیقت آن (موضوع فوق)بردن زمانبر است و احتیاج به صبر و حوصله دارد و مرحله به مرحله همراه با مشاهده دقیق و تفکر در باره آن دارد.

پس اگر چنین است چرا ما هر مطلبی را که می شنویم، هر خبری که می خوانیم ، هر حرفی که هر کس می زند بلافاصله آنرا می پذیریم.

امیر تهرانی

آن کس که نداند و نخواهد که بداند:خطرناکترین گروه انسانی


خطرناکترین گروه انسانی

هرگاه از من می پرسند ،خطرناکترین گروه انسانی کدام گروهند من دو  شعر زیر را برای پرسشگر      می خوانم و تا کید می کنم: شاهنامه آخرش خوش است. یعنی؛  آخرین خط شعر ها را خوب مورد توجه قرار بدهید‌!

آن کس که بداند و بداند که بداند

اسب خرد از گنبد گردون بجهاند

آن کس که بداند و نداند که بداند
آگاه نمایید که بس خفته نماند

آن کس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به منزل برساند

آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند

***

آن کس که بداند و بخواهد که بداند
خود را به بلندای سعادت برساند

آن کس که بداند و نداند که بداند
با کوزه آب است ولی تشنه بماند

آن کس که نداند و بخواهد که بداند
جان و تن خود را ز جهالت برهاند

آن کس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند

امیرتهرانی
امیر تهرانی

چرا بخت و اقبال فقط به سراغ عده ای بخصوص می رود؟

تفاوتها

ریچارد وایزمن، روانشناس دانشگاه هارتفوردشایر در پی تحقیقات طولانی توانسته " عامل شانس " را بیابد و بهاین نتیجه رسیده است که می توان بدشانسی را تغییر داد البته با انجام سه دستور العمل:


به ندای درونی  خود گوش دهید ! زیرا انجام چنین کاری اکثرا  نتیجه مثبت دا۱رد-


از  تجربه های جدید با روی باز استقبال کنید و عادتهای قدیمی را کنار بگذارید!به-


!هر روز چند دقیقه د باره وقایع مثبت در زندگی خود بیاندیشید --


:وایزمن در این ارتباط می گوید

آیا هرگز فکر کرده اید چرا برخی مردم بی وقفه در زندگی "شانس" می آورند درحالی که سایرین همیشه " در بی شانسی هستند؟

من ده سال پیش مطالعه تحقیقاتی راو برای بررسی چیزی که مردم آن را "شانس" می خوانند، آغاز کردم .در حقیقت می خواستم بدانم   چرا بخت و اقبال همیشه به سراغ برخی از مردم می رود، امابا دیگران کاری ندارد  .. ساده تر بگویم :  چرا بعضی از مردم "خوش شانس" و عده دیگر "بدشانس" هستند ؟

:یک آزمایش ساده علت بد شانسی و خوش شانسی را مشخص کرد

برای آن که به راز این موضوع مهم پی ببرم آگهی هایی در روزنامه ها منتشر کردم و از آنانی که احساس می کنند خوش شانس یا بدشانس هستند  تقاصا کردم  با من تماس بگیرند .

خوشبختانه صدها نفر  داوطلب شدند و من طی  سال های گذشته  زندگی شان را تحت نظر گرفتم، با آنان صحبت کروم  و آنان را تشویق کردم تا در آزمایش های من شرکت کنند .

نتیجه اصلی این بود:کلید خوش شانسی یا بدشانسی در افکار انسانها نهفته است .

چون   خوش شانس ها همیشه  از فرصت ها استقبال می کنند ولی   بد شانس  ها به آنها توجهی ندارند

این روانشناس برای اثبات نظریه خود دست به آزمایش جالبی می زند .

وبه هر دو گروه  "خوش شانس" و "بدشانس" روزنامه ای می دهد  و از آنان می خواهد تا آن را ورق بزنند و بگویند چند عکس در آن هست .

در ضمن به طور مخفیانه یک آگهی بزرگ را وسط روزنامه قرار می دهد که در آن نوشته شده بود: "اگر به سرپرست این بررسی اطلاع دهید که شما هم این آگهی را دیده اید ۲۵۰ پوند پاداش خواهید گرفت ."

علیرغم آن که این آگهی نصف صفحه روزنامه را در بر گرفته بود و با  حروف بسیار درشت چاپ شده بود، ولی فقط گروه خوش شانس آنرا دیده بودندو هیچ یک از بد شانسها آنرا مشاهده نکرده بودند.

یعنی بطور عمد از خواندن آن اجتناب کرده بودند.

در ضمن در این بررسیها مشخص شد افراد بد شناس اغلب در یک حال  عصبی بسر می برند و همین فشار عصبی است که قدرت تشخیص فرصتها را مختل می کند.

با این که این آگهی کاملا خیره کننده بود، افرادی که احساس بدشانسی می کردند عمدتا آن را ندیدند، درحالی که اغلب افراد خوش شانس متوجه آن شدند .

مطالعه من نشان داد که افراد بدشانس عموما عصبی تر از افراد خوش شانس هستند و این فشار عصبی توانایی آن ها در توجه به فرصت های غیرمنتظره را مختل می کند .

دیگر آن که آدم های خوش به همه آنچه که در اطرافشان می گذرد توجه دارند. درحالی که بدشانسها فقط در جستجوی چیزهای محدود هستن.


امیر تهرانی