شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها: ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ شمسی زرتشت :بیا زهر خود را باز گیر!


شبه یادداشتها

۲۹ مرداد ۱۴۰۰ شمسی


زرتشت :بیا زهر  خود را باز گیر!


نیچه  نویسنده آلمانی مطلبی در باره زرتشت نوسته است که از نظر دیگری و نه از منظر خود نیچه می تواند  قابل توجه باشد. بیائید ابتدا  متن نیچه را مطالعه کنیم و سپس نتجه مورد نظر را بازیابیم:

"زرتشت روزی از گرما در زیرِ انجیربُنی خفته بود و دستها را بر چهره نهاده، که ماری دررسید و گردن‌اش را گزید، چنان‌که زرتشت از درد فریاد کرد. چون دست از چهره برگرفت، مار را دید. مار چشمانِ زرتشت را بشناخت و ناشیانه به خود پیچید و رو در گریز نهاد.

زرتشت گفت:«مرو که هنوز سپاس‌ات نگفته ام! تو مرا به هنگام از خواب برخیزاندی. من هنوز راهی دراز در پیش دارم.» مار غمگین گفت: «راهی چندان در پیش نداری. زهرِ من کُشنده است.» زرتشت لبخندی زد و گفت:«کجا اژدهایی از زهرِ ماری مرده است! بیا زهر ات را باز گیر! تو نه چندان توانگر ای که آن را به من بخشی.» آنگاه مار دیگر بار بر گردن او افتاد و زخم‌اش را مکید ."


آنچه که می توان از این متن نتیجه گیری کرد(البته اگر از جنبه داستانی و قصه پردازی اش بگذریم) این است که در مقابل حریف و دشمن و مخالف باید از روش "ترساندن معکوس" بهره گرفت . یعنی  با اتخاذ یک استراتژی صحیح منزلت خود را در نظر طرف  مخالفمان تقویت کرده، هیبتی و حرمتی برای خود وضع کنیم ، و دیگر آن که با گفتار و رفتار صحیح زهری را که او تصمیم  داشت یا می خواهد هم چون شرنگ جانکاه در وجود ما تزریق کند به خود او باز گردانیم.

البته این طرز تفکر به هوشمندی و آگاهی قوی نیاز دارد که باید در وجود ما تقویت شده باشد. و این میسر نمی شود مگر آن که ما تاریخ و روانشناسی انسان و شیوه های رفتاری را به حد کافی مطالعه کرده باشیم.

امیر تهرانی

ح.ف


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد