کتاب «تحقیق در باره فهم بشری» نوشته جان لاک تاثیر شگرفی بر طرز تصور جامعه فکری و علمی مغرب زمین بویژه انگلستان گذارده است . نکته جالب آنکه این کتاب از یک بحث و جدل بوجود آمد.
یعنی ایده اصلی کتاب تحقیق درباره فهم بشری زمانی در ذهن جان لاک شکل گرفت که او با چند تن از دوستانش سرگرم بحث فلسفی بود و به خاطرش گذشت پیشرفت در بحث برایشان ممکن نیست، مگر آنکه بدانند ذهن قابلیت پرداختن به چه موضوعاتی را دارد و کدام مسائل از توانایی درک آنان خارج است.
او در این کتاب همه امتیازات را به تجربه عملی می دهد و می گوید: آنچه ما عملا و از را حواس پنجگانه و بصورت تجربی بدست می آوریم صحیح است. این طرز تفکر باعث گردیده که جامعه علمی و فکری انگلیس و حتی مردم آن نسبت به خیلی از گفتار ها و نوشتارها و ایده ها مشکوک باشند. البته نمی توان نقش این کتاب را در پیدایش دانشمندانی مانند نیوتن و...انکار نمود.
از سوی دیگر هم جان لاک و هم کانت به این نتیجه رسیدند که ذهن توانایی درک موضوعات « به آنسو رونده» یا فرا تجربی را ندارد.
بر این اساس موضوعاتی مانند خدا ، روح و...نمی توانند توسط بشر درک شود.
مخالفان لاک و کانت بر این باورند که ممکن است ما علم به خود نداشته باشیم و لی علم به علم خود داریم .ضمنا تفکرات منطقی می تواند ما را از وجود یا عدم وجود چیزهایی که به تجربه در نمی آیند آگاه سازد.
امیر تهرانی
وقتی چینی ها دیوار چین را می ساختند از یک حقیقت بزرگ غافل ماندند و آن حقیقت این بود:
چینی ها دیوار بلند ساختند و لی تربیت نگهبان پاک نهاد ووطن پرست را فراموش کردند، و این فتح بابی و راه عبوری سد برای دشمن که با رشوه وارد چین شود و وارد چین شدند.
اصولاً قدرتهای بزرگ برای انهدام تمدنها و جامعه ها سه فرمول و یا سه دستور العمل دارند:
۱- خانواده را منهدم کن!
۲-آموزش را ازبین ببر!
۳-الگوهای اخلاقی و ملی را بی اعتبار ساز!
برای تحقق دستور العمل شماره یکم روش قدرتها این است که :
مقام و محوریت مادر و همسر باید از بین برود.
برای عملی کردن و پیاده سازی دستور العمل دوم روش این است که :
نوجوانان و جوانان و حتی همه طبقات مردم از علم ودانش و مطالعه رویگردان شده و در تاریکی مطلق بی اطلاعی و عقب ماندگی بسر برند. حتی اگر گروهی از آنان بخاطر پیشرفت مادی بدنبال تخصص روند باید آنقدر تبلیغ منفی کرد که آنان از تاریخ خود و قهرمانان تاریخی خود بیزار شده و هر گز به مطالعه در باره تاریخ ، ادبیات، فلسفه، دین ها ، و مردمان سرزمین خود نپردازند.
و برای عملی ساختن مورد سوم روش این است :
چهره های سر شناس اسطوره ای ، اخلاقی ، دینی، ملی ، دانشمندان ، ادیبان ، شعرا و ...که الگو برای جامعه می باشند آنقدر تحقیر شوند که مردم آن سرزمین بخصوص نسل جوان کشور هیچ پشتوانه فکری و اخلاقی نداشته باشند، و با تلنگری فرو ریزند و هم چون برگ لغزان در باد خزان با اندک دمیدن به آنسو روند که قدرتها می خواهند.
امیر تهرانی
نشخوار فکری یعنی آن که ما در درون ذهن خود با افکار مربوط به گذشته مشغول شویم، و همواره به تحلیل بی حاصل و زجر آور آنها بپردازیم. این نشخوار فکر اگر ادامه یابد می تواند در کنار افسردگی و اضطراب به فعالیت مشغول شود. برای رهایی از نشخوار فکر ی راه های ساده وجود دارد:
- به دوستی تلفن کنید
- کاری انجام دهید
- افکار خود را بصورت داستان به نگارش در آورید،و یا یادداشت بنویسید و اگر نشد ، حد اقل شبه یاد داشت بنویسید.
امیر تهرانی