شبه یادداشتها
28 مهر 1401
خلق بهشت و جهنم در چند دقیقه
روزی یک جنگجوی سامورایی ژاپنی از استاد خود د خواست می کند تا مفهوم بهشت و جهنم را برایش توضیح دهد.
استاد با حالتی تند و خشم آلود و در ضمن اهانت آمیز پاسخ میدهد: «تو آدم نادانی بیش نیستی و من نمیتوانم وقتم را با افرادی مثل تو تلف کنم.»
سامورایی که غرورش جریحه دار شده است برافروخته و خشمگین میشود، شمشیرش را از نیام بیرون میکشد و میغرد:«می توانم تو را به خاطر این گستاخی بکشم.»
استاد در جواب به آرامی میگوید: «این جهنم است.»
سامورایی با مشاهدهی این حقیقت که چطور برای لحظه ای اسیر خشم شده بود در خود فرو میرود، آرام میگیرد، شمشیرش را غلاف میکند، در برابر استاد خود سر تعظیم فرو میآورد و از او به خاطر این بصیرت تشکر میکند.
استاد بلافاصله میگوید: «این همان بهشت است.»
توجه به این که در چه زمانی و در چه مکانی چه حرفی بزنیم و یا چه عکس العملی نشان بدهیم که نتیجه مطلوب و سازنده داشته باشد، همان عقل و خردگرایی مطلق است. بدون توسل به این روش برای خود جهنم را باز سازی می کنیم و با استفاده از این روش می توانیم بهشت را بر پاکنیم.
امیر تهرانی
شبه یادداشتها
28 مهر 1401
خلق بهشت و جهنم در چند دقیقه
روزی یک جنگجوی سامورایی ژاپنی از استاد خود د خواست می کند تا مفهوم بهشت و جهنم را برایش توضیح دهد.
استاد با حالتی تند و خشم آلود و در ضمن اهانت آمیز پاسخ میدهد: «تو آدم نادانی بیش نیستی و من نمیتوانم وقتم را با افرادی مثل تو تلف کنم.»
سامورایی که غرورش جریحه دار شده است برافروخته و خشمگین میشود، شمشیرش را از نیام بیرون میکشد و میغرد:«می توانم تو را به خاطر این گستاخی بکشم.»امیر تهرانی
شبه یادداشتها
28 مهر 1401
ذهن مشتعل: یاد گار یک رییس
جمهور
دکتر 'ابوبکر زین العابدین عبدالکلام' که چند سال رییس جمهور هند و یکی از بزرگترین دانشمند ان تاثیر گذار این سرزمین بشمار می آمد در تاریخ 27 جولای 2015 میلادی مصادف با دوشنبه 5 مرداد 1394 در سن 83 سالگی و در حالی که مشغول سخنرانی بود درگذشت.
مرگ او همه ملت هند را عزا دار کرد و آنان هفت روز عزای عمومی در اندوه از دست دادن وی اعلام کردند.
وی علاقه ویژه ای نسبت به کودکان داشت.
وقتی کودکی از وی پرسید : 'دشمن ما کیست؟'
کلام گفته بود: 'فقر'.
سپس او کتاب 'ذهن مشتعل' را در پاسخ به همان کودک که از وی پرسیده بود 'دشمن ما کیست؟' به نگارش درآورد.
امیر تهرانیشبه یادداشتها
27 مهر 1401
ازدواج چیست؟ پیدا کردن نیمه گمشده؟
ازدواج، یک اتحاد دوباره ی جفت های جدا شده از یکدیگر است. ما انسانها در اصل یکی بوده ایم ولی اکنون در جهان دوتا هستید. خوشبختانه ازدواج درک این یگانگی روحی را می آموزد .
جوزف کمبل نویسنده معروف می گوید:
" ازدواج با ماجرای عاشقانه فرق میکند، و با آن ارتباطی ندارد. سطح اسطوره شناختی دیگری از تجربه است. هنگامی که افراد با این نیت ازدواج میکنند که یک ماجرای عاشقانه ی بلندمدت را آغاز نمایند، خیلی زود از یکدیگر جدا میشوند، زیرا همه ی ماجراهای عاشقانه به ناکامی منتهی میشوند. اما ازدواج، درک نوعی یگانگی روحی است. چنانچه زندگی مناسبی داشته باشیم، و ذهنمان در رابطه با شخصی از جنس مخالف، معطوف به کیفیت های مناسبی باشد، همسر مذکر یا مؤنث خود را پیدا خواهیم کرد. اما چنانچه با علایق جسمانی خاصی اغوا شویم، با شخص نامناسبی ازدواج خواهیم کرد. از رهگذر ازدواج با شخص مناسب، تصور خدای مجسم را بازسازی میکنیم."
امیر تهرانی