شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

فقط دو اردوگاه فکری وجود دارد!

در کتاب « نان و شراب» نوشته اینانیا تسیلونه در جایی از قول یکی از چهره های اصلی داستان یعنی کشیشی بنام دن بنه دتو می نویسد: آیا می توان تصور کرد که یحیی پیامبر معروف به یحیی معمدان  با هرود دست دوستی داده و فتوایی را که او می خواست صادر کند؟ 

آیا می توان تصور کرد که عیسی مسیح با پونتس پیلاط حاکم جبار رومی که فرمان دستگیری او را داده بود دست دوستی و بیعت داده و از مرگ و زجر روی صلیب رهایی یافته بود؟

«در ویکپدیا آمده است: هرود    بر ربع جلیل  در فلسطین پادشاهی داشت. او قصد داشت دختر برادر خود فیلیپ  به اسم هیرودیا را به عقد خود در بیاورد. یحیی معمدان و یا همان یحیی پیامبر  فتوا داد که این ازدواج در شریعت موسی حرام است. پس از این فتوا، هرود، یحیی را زندانی کرد. 

بنا به روایت انجیل مرقس، یحیی به اشارت هیرودیا( او را سالومه نیز گویند)  و به فرمان هرود به قتل رسید. جلادان در زندان سر از تنش جدا کردند و سر را در طَبقی نزد پادشاه آوردند. شاگردان یحیی بدن او را برداشته، دفن کردند.

در روایت مرگ یحیی بن زکریا با اسطوره سیاوش و همچنین وقایع پیرامون مرگ حسین بن علی شباهت‌هایی وجود دارد.»

همین نکته را می توان در باره حسین بن علی گفت و‌پرسید: آیا می توان تصور کرد که او با یزید دست دوستی و بیعت داده و از مرگ گریخته و باتوجه به شدت علاقه یزید به بیعت حسین با او مقام و ثروت هم بدست آورده بود؟

پاسخ این پرسش ها بستگی به این دارد که پاسخ دهنده به کدامیک از دو اردوگاه فکری دنیا وابسته باشد: اردو گاه فکری خدا و اخلاق و یا اردو گاه فکری بی خدایی و دنیا طلبی!


قسم به حق آنهایی که زاییدند، به حق آنهایی که نزاییدند...

باتوجه به رگبار دعاهایی مختلف و خیلی اوقات نامعتبر که این روزها بر صفحه اینترنت و به زبان پارسی و عربی  و بصورت مداوم و توسط نویسندگان مختلف نوشته می  شود، و در آنها به خوانندگان توصیه می شود که : این دعارد  نمی شود و خداوند خواننده آن را به حاجتش می رساند، و با توجه به آن که من نیز به نیایش و دعا به درگاه خداوند باور دارم، البته با شرایط آن،  در این نوشتار به یک واقعه جالب اشاره می کنم که برای خود من اتفاق افتاد و این می تواند توجه  ما را  به این نکته مهم جلب نماید که باید نسبت به  هر آنچه می شنویم و می خوانیم  هشیاری  بیشتری بکار بریم.

مدتی پیش شخصی از من پرسید: شما اطلاعی از دعای قمر دارید؟ آیا هرگز  دعا ی قمر  را خوانده اید. وقتی من کلا وجود این دعا را انکار کردم ،  کسی که بدنبال دعا بود، گفت: بدانید که چنین دعایی وجود دارد و تنها راه بر آورده شدن همه آرزوها خواندن این دعاست.اگر ممکن است این دعا را برای من پیدا کنید!

پس از چند روز و البته به سختی  دعا پیدا شد، آنهم در کتابی قدیمی! چیزی که مرا متعجب کرد  این بود که در فرازی از این به اصطلاح دعا آمده بود: 

خدایا!  به حق آنهایی که زاییدند، و به حق آنها که نزاییدند !

این مطلب را به جوینده دعا گفتم  ، قدری به فکر فرو رفت و گفت: ولی  با این وصف می گویند این دعا کار ساز است.

امیر تهرانی

قدیمی ها کاملا حق داشتند!

من بخاطر علاقه شدید به دانستن و کتاب خوانی به مطالعه موضوعات مختلف روی آوردم. یکی از آنها کتابهاو رساله هایی بود که در زمینه مطالب فراطبیعی و یا به اصطلاح «اکالت» نوشته شده اند. 

از بر جسته ترین این موضوعات که کاملا به شکست انجامید کیمیاگری بود که بسیاری از موضوعات آن  بنیان علم شیمی را رقم زد. 

در کیمیاگری به جیوه نقشی بسیار مهم داده شده بود و این همیشه برای من بصورت یک راز جلوه می کرد.چرا جیوه؟ 

این شگفت زدگی باقی ماند تا این که وقتی شیمی جدید را مطالعه کردم.  با نخستین نگاه به جدول  مندلیف دریافتم که در ردیف مربوطه  ابتدا پلاتین یعنی طلای سفید وجود دارد با عدد اتمی ۷۸ و سپس طلا وجود دارد با عدد اتمی ۷۹و آنگاه به جیوه می رسیم با عدد اتمی ۸۰!

یعنی جیوه در کنار طلا ست و همسایه آن  و عدد اتمیش  ۸۰  است یعنی دارای ۸۰ عددپروتن در هسته اتمهای  خود می باشد و طلا پیش از آن و  دارای ۷۹ پروتن در هسته اتمهای خود است. 

از نظر شیمی هسته ای امروز اگر یک پروتن از هسته اتم های جیوه به بیرون رانده شود جیوه به طلا تبدیل می شود.

البته این کار با وسایل عادی ممکن نیست و فقط می توان آنرا در رآکتور های هسته‌ای انجام داد که هزینه آن بسیار گرانتر از قیمت طلاست.

پس قدیمی ها در ارتباط جیوه و طلا درست فکر می کردند، فقط راهی را که بر گزیده بودند اشتباه بود.

امیر تهرانی

چنین گفت کنفسیوس

مرد آزاده 

-مرد آزاده و گرانمایه را دست کم نگیرید. مرد آزاده همیشه پایبند حق و عدالت است ولی فرومایه در بند منافع شخصی است.

- مرد آزاده هوشمند همیشه سخنی برای گفتن دارد اما این بدان معنی نیست که هر هوشمندی آدم ارجمندی است.

-مرد آزاده به مقتضای زمان و مکان حرکت میکند اما خود را زیر دست نمی سازد.

-مرد عامی فرمانبر و زیر دست است اما موافق زمان و مکان حرکت نمی کند.

بزرگ مرد

- بزرگ مرد دلیر است اما همه دلیران افراد شریف نیستند

 -انسان بزرگ در زندگی موفق زیسته است و ما  روح او را در کالبد خویش می دمیم و با او زندگی می کنیم و این ما را حیاتی دوباره می بخشد. 

-لزومی ندارد حقیقت همیشه ساده و برای ما قابل مهم باشد ممکن است حقیقتی هم در جهان یافت شود که ما آن را ندانسته یا دانستن آن برای ما دشوار باشد.

طبیعت 

- تحقیر طبیعت جایز نیست. طبیعت همواره صادق و متین و جدی است و همیشه راه صواب میپیماید.

 خطا و اشتباه از بشر سر می رند طبیعت با مردم نادان و ناتوان در جنگ است و اسرار خود را جز با مردم دانا و توانا و پاکدامن در میان نمی نهد.

امیر تهرانی