شبه یادداشتها  : دیروز و امروز

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی
شبه یادداشتها  : دیروز و امروز

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

چنین است، انسان خردمند!

در ویرگول یاداشتی در مورد انسان خردمند و خرد ورز یافتم که  طی سی شماره و سی اصل چنین انسانی را معرفی می کند:

1- صبر کردن را به خوبی می‌فهمد و به کار می‌بندد.

من اضافه کنم: ولی آن قدر صبر نمی کند و نرمی نشان نمی دهد که او را هم چون میله داغ شده خم کنند.

2- قبل از بررسی کامل تمام جوانب، «نتیجه‌گیری» نمی‌کند.

3- تحمل کردن را خوب بلد است و به دیگری فرصت ابراز وجود می‌دهد.

من اضافه کنم: تحمل کردن با اجازه ابراز وجود به دیگران ارتباطی ندارد . فرصت ابراز وجود دادن به دیگران احترام به حقوق بشری است، و تحمل باید از نوع منطقی و سودمند باشد.

4- به موقع پیشرو  و به موقع دنبال کننده است.

5- هنر خوب گوش دادن را بلد است.

6- در تله تجربه نمی‌افتد.

من اضافه کنم: در تله گذاری دیگران نمی افتد و این کار نیاز به هوشمندی ، دانش ،  آگاهی و احتیاط فراوان است.

7- همیشه مشتاق شنیدن و یادگرفتن است.

8- اگر در جمعی ابراز وجود نکند، احساس بدی ندارد.

من اضافه کنم: نباید ابراز وجود نکردن ویژگی ذاتی او شود. چون در این صورت مانند پر کاهی است که او را به این سو آنسو می اندازند.

9- مسئولیت پذیری را با تمام وجودش می‌فهمد و عمل می‌کند.

10- سرمایه‌ اصلی‌اش «سکوتش» است.

من اضافه کنم: آنجا که باید سکوت ، سکوت می کند و جایی که باید سخن گوید زبان به سخن گفتن می گشاید.

11- اعتبار سنجی دقیق و موشکافانه قبل از تحلیل هر چیزی را خوب بلد است.

12- با شهامت می‌گوید : «من بلد نیستم» ، «من مطلع نیستم» ، «نمی‌دانم» ، «اجازه بدهید مطالعه کنم»، «باید از کسی بپرسم».

من اضافه کنم: اجازه بدهید مطالعه کنم، اجازه بدهید فکر کنم جامع تر از بقیه موارد است.

13- در فرستادن و ارجاع دادن افراد به آگاه‌تر از خودش «لحظه‌ای» درنگ نمی‌کند.

14- مرز میان تواضع و خاکساری و عزت نفس پایین را می‌فهمد.

15- اگر می‌گوید بلد نیستم، ژست تواضع نمی‌گیرد.

16- در تقسیم منابع یادگیری گشاده‌دست است و «بی‌درنگ» دیگران را در جریان جزئیات منابع یادگیری‌اش قرار می‌دهد.

17- روی تک‌تک واژگانی که قرار است بیان کند «فکر کرده» است و زمان گذاشته است.

18- در بیان هر مطلبی، به مخاطب توجه ویژه دارد.

19- مخاطب را بنا به ظرفیت جذب محتوا و درک او از سخنانش به خوبی هدایت می‌کند.

20- در رفتار کردن با دیگران «صداقت» دارد.

21- رفتارهایش به مرحله «Assertive» رسیده‌است.

22- زمانش را به دقت و با سنجه‌های دقیق «مدیریت» می‌کند.

23- سرش شلوغ نیست، چون به خوبی بلد است وظایف را طوری تقسیم کند که برای زندگی هم زمان بماند.

24- زندگی را با تمام وجودش درک و زندگی می‌کند.

25- در رفتار با دیگران، ضمن حفظ احترام و شأن آن‌ها، حدود و حریم‌ خودش را رعایت می‌کند.

26- آماده است هر لحظه همه‌چیزش را به یک‌باره از دست بدهد.

من اضافه کنم: نیازی به این ویژگی نیست، مگر آن که علیرغم پایداری  و همه کوشش های او چرخه زمان طوری حرکت کند که او بناگاه همه چیز را از دست بدهد.

27- برای شروع مجدد کردن و ساختن همه چیزهایی که از دست رفته «همیشه» آماده است.

28- با غرولند و شکایت و اتهام به  دیگران به خاطر پوشش ضعف‌های خود میانه‌ای ندارد.

29- در سیاه‌ترین و تاریک‌ترین روزها، قادر است کلمات دقیقی از امید و روشنایی بیان کند.

30- به دیگران امید واهی نمی‌دهد. راه درست را هر چند سخت و صعب نشانشان می‌دهد و خود به عنوان اولین نفر، در پیشاپیش دیگران قرار می‌گیرد.

و من اضافه کنم,:

31-انسان خردمند ابداع گر است و در پی پیدا کردن راه حلهای جدید و سازنده و اکتشاف و اختراع است. و گرنه همواره باید بر سر سفره دیگران بنشیند.

امیر تهرانی

چرا هنوز انسانها هستند؟

پرسش شگفتی است؟ چرا ما انسانها هنوز هستیم و‌چرا نسل انسانی ادامه یافته است؟ در حالی که طبق قوانین مسلم زیست شناسی و در مقایسه با سایر جانداران که حیوان نام دارند و انسان هم نوعی حیوان است، و با توجه به آن که قدرت بدنی آن جانداران از انسان بسیار بیشتر است و در مقابل سرما و گرما و فشارهای طبیعی بسی قوی تر از انسان می باشند ,می بایست که نسل انسانی خیلی پیش از این از بین رفته و منقرض شده باشد.

اما انسان هست و نه تنها هست و به زیستن ادامه می دهد ،بلکه آن جانوران قوی تر از خود را به خدمت خویش در آورده، طبیعت  را مورد تصرف قرار داده و بر طبیعت و جهان حکم می راند. 

پس چه اتفاقی افتاده که انسان موفق به انجام چنین کارهایی شده است؟ 

راستش را بخواهید اتفاقی نیفتاده است، فقط  انسانها به کمک یک ویژگی که در آنها وجود دارد هنوز که هنوز است هستند و علاوه بر این  سلطان طبیعت هم  شده اند. آن ویژگی نیز خرد است . 

انسان خردمند ، جهان و هر چه در آن است را به تصرف خود در آورده و بیم آن می رود که دیگر جانداران در پرتو همان  خرد او و اقدامات تند و تیزش  از روی زمین محو شوند.

از سوی دیگر انسان دارای یک اسلحه وحشتناک است که دیگر جانداران یا ندارند و اگر دارند در مقایسه با انسان بسیار ضعیف است.این اسلحه وحشتناک و قدرتمند نیز «هوش » انسان است.

از دیگر سوی، اگر خود انسانها را با هم مقایسه کنیم، در می یابیم ،  هر گروه انسانی که از خرد و عقل خود بیشتر استفاده می کند و هوش خود را بدرستی بکار می برد بر دیگر گرو ه ها که چندان با خرد و‌هوش کاری ندارند بر تری دارد.

به همین دلیل بوده که فردوسی شاهنامه را با این شعر آغاز کرده است:

خرد چشم جان است چون بنگری

تو بی چشم جان جهان نسپری

اگر پرسیده شود که نشان خردمندی چیست؟ شاید پاسخهای زیر را بتوان‌ بکار برد:

-انسان خردمند :

-ابتدا  مطالعه و بررسی می کند، می اندیشد و  سپس پیش می رود.

- انسان خردمند بدنبال آگاهی و دانایی است.

- انسان خردمند مطالعه گر است، با کتاب و علم و دانش سر و کار بسیار دارد.

- انسان خردمند بی جهت و بی احتیاط خطر نمی کند و خود را بدرون آتش پرتاب نمی کند.

- انسان خردمند حسابگر است.

و...بقیه را شما به فهرست بیفزایید!

امیر تهرانی


راز کیمیا

در حال شروع  مطالعه کتاب «فرهنگ اصطلاحات عرفانی» نوشته عبد الرزاق کاشانی عارف مشهور بودم و برای شروع فهرست مطالب را از نظر می گذراندم که ناگهان چشمم به واژه «کیمیا» افتاد. با سرعت  هرچه تمام‌تر به صفحه ۱۱۷ رفتم که این واژه در آن تفسیر شده بود. بطور ناخود آگاه به ذهنم رسید که اگر دستور العمل سختی هم باشد می ارزد که در این دوران گرانی صعود کننده راز کیمیا را بدانیم و به کمک آن بر اریکه آرامش خیال تکیه زنیم. 

اماکتاب  راز کیمیا را مطلبی عنوان کرده بود که در همه جا و‌نزد همه کس می تواند باشد :کیمیا عبارت است از قناعت ...و این که پیشوای دین قناعت را گنج پایان ناپذیر تعریف کرده است.

امیر تهرانی

راز گاوبازها

سیمون دو بوآر نویسنده کتاب «خاطرات» از مشاهده گاو ها و‌گاو باز ها در اسپانیا سخن آورده و اینطور صحنه حماقت را توجیه می کند که :گاو بر اثر تقدیری مکانیکی تسلیم می شود، و گاوباز سهمی آسان بر عهده دارد.او هم چنین می نویسد: اصلا نفهمیدم چه چیز هو‌کردنها و تشویق‌های جماعت را توجیه می کند...گاو باز گرفتار هوسهای حیوان و انتظار پرتوقع تماشاگران ، جان خود را به‌طور می افکند.

راستش من هر گز به این نوع مسابقه بین دو حیوان نرفته ام و لی در مستند ها و فیلمهای خبری در همین اسپانیایی متمدن دیده ام که انسانها کاری می کنند که گاوها در کوچه های تنگ و باریک  بدوند و عده ای بظاهر بشکل انسان  نیز در جلوی آنها می دوند و‌گاو را تحریک می کنند تا بدنبا لشان بدود.واقعا این هنر بزرگی است که آنقدر سر بسر یک گاو بگذارند تا حمله ور شود و یا انسان را بر زمین بکوبد و یا گاوباز با ادا و اطوار بخصوص خنجری ، کاردی، گزلیکی در بدن گاو فروکند.

حالا باید از سیمون دو بوآر پرسید:کدام تقدیر مکانیکی؟ این حماقت بشری است که او را به این کار وا می دارد تا گاو را تحریک کند تا بدنبالش بدود و به او ضربه بزند.

حال که به این راز پی برده ایم بر ماست که سر بسر گاوهای انسانی نگذاریم و هر گز آنها را تحریک نکنیم ، و گرنه یک ضربه شاخ پیدا و ناپیدای آنان کافی است که ما را بر زمین بکوبد.

امیر تهرانی


پول دار شدن راه سلطنتی ندارد

سال ۱۹۹۶ بود که جف بروس صاحب آمازون اعضا خانواده خود را با صد جور زحمت راضی کرد تا هریک ۱۰,۰۰۰ دلار روی یک کتاب فروشی آن لاین لرزان و ما مطمین سرمایه گذاری کنند.

او دیگر سرمایه گذاران را نیز با ترس ولرز برای چنین سرمایه گذاری فراخوان کرد و آنان به ندای او پاسخ مثبت دادند. بنابر گزارش بلومبرگ آن سرمایه گذاری ها از مرز میلیارد دلار گذشته است.

اخیرا جف بزوس موفق شده ۱۴ میلیون سهم آمازون را به مبلغ ۲.۴ میلیارد دلار بفروشد.

نکته مهم این است که همه آنانی که سرمایه گذاری کرده اند ریسک بزرگی را قبول نمودند،چه می شود کرد؟ پولدار شدن راه شاهانه ندارد.

امیر تهرانی