شبه یادداشتها  : دیروز و امروز

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی
شبه یادداشتها  : دیروز و امروز

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

گرگ درون حقیقت یا افسانه

فریدون مشیری شاعر معاصر در شعری گفته است که هر انسانی گرگی درون خود دارد و اگر این گرگ را رام نکند ، گرگ درونش انسانها ی دیگر و خود او را خواهد دید:

گفت دانایى که گرگى خیره سر

هست پنهان در نهاد هر بشر

لاجرم جارى است پیکارى بزرگ

روز و شب مابین این انسان و گرگ

زور بازو چاره این گرگ نیست

صاحب اندیشه داند چاره چیست

اى بسا انسان رنجور و پریش

سخت پیچیده گلوى گرگ خویش

اى بسا زور آفرین مردِ دلیر

مانده در چنگال گرگ خود اسیر

هرکه گرگش را دراندازد به خاک

رفته رفته مى‌شود انسان پاک

هرکه با گرگش مدارا مى‌کند

خلق و خوى گرگ پیدا مى‌کند

هرکه از گرگش خورد دائم شکست

گرچه انسان مى‌نماید، گرگ هست

در جوانى جان گرگت را بگیر

واى اگر این گرگ گردد با تو پیر

روز پیرى گرکه باشى همچو شیر

ناتوانى در مصاف گرگ پیر

اینکه مردم یکدگر را مى‌درند

گرگ‌هاشان رهنما و رهبرند

اینکه انسان هست این‌سان دردمند

گرگ‌ها فرمان‌روایى مى‌کنند

این ستمکاران که با هم هم‌رهند

فریدون مشیری شاعر معاصر در شعری گفته است که هر 

گرگ‌هاشان آشنایان همند

گرگ‌ها همراه و انسان‌ها غریب

با که باید گفت این حال عجیب

برخی بر این باورند که نبایست با این گرگ جنکید ، بلکه باید با آن کنار آمد.شما چه فکر می کنید؟

امیر تهرانی راد 

استاد دکتر زرین کوب؛ در نوشتن کتاب «دو قرن سکوت» دچار عجله شدم



کتاب " دوقرن سکوت" و حسرت استاد زرین کوب!

نوشته زیر را از نوشتار 

"قطعاً نام کتاب «دو قرن سکوت» نوشته عبدالحسین زرین‌کوب به گوشتان خورده است.کتابی‌ که در رابطه با وقایع دو قرن سلطه اعراب مسلمان بر سرحدات ایران به همراه تحلیل نگارنده در سال 1330ه.ش به رشته تحریر درآمده که طرفداران زیادی دارد.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌توان از سوی نویسنده عدم تمایز مشی اسلامی با فرهنگ مهاجمان به ایران را مشاهده کرد. همچنین به گواه متفکران در بعضی از قسمت‌های آن تعصبات ملی‌گرایانه موج می‌زد که بر منطق کتاب سایه بزرگی افکنده و از دایره انصاف خارجش کرده بود.
زرین‌کوب در سال 1336 طی مقدمه‌ای در چاپ جدید دو قرن سکوتش توضیح می‌دهد که در نوشتن این کتاب ممکن است قضاوت‌هایی از سر عجله و احساسات صورت  گرفته باشد و این‌گونه اعتراف کرده است:
«آنچه مرا بر آن داشت که در این چاپ تازه نیز، کتاب سابق را بی‌هیچ فزود و کاستی چاپ نکنم وظیفه حقیقت‌جویی بود. اما در این تجدید نظری که کردم، آیا وظیفه خویش را درست ادا نموده‌ام؟»
اما انگار مخاطبان هنوز همان دو قرن سکوت سابق را می‌پسندند.
زرین‌کوب به این مقدمه بسنده نمی‌کند و بعدتر در سال 1348ه.ش به جبران گذشته کتابی با عنوان «کارنامه اسلام» را نوشته و منتشر می‌کند. در این کتاب دستاوردهای تمدن اسلامی در همان دو قرن بررسی شده است و همچنان فتح اعراب را حاصل جنگ تلقی کرده اما نشر اسلام در میان مردم را به زور جنگ و شمشیر نمی‌داند.
 باز هم خیل عظیمی از منتقدان نامدار و عموم مخاطبان دو قرن سکوت راضی نشدند. تا جایی که زرین‌کوب در متنی با کتاب خودش «دو قرن سکوت» به نجوا می‌پردازد و می‌نویسد:
 «دو قرن سکوت، از تو بیش از همه آزار کشیدم، یادت هست… یادت هست؟ در سرنوشت تو این بود که بارها در پیچ و خم راه‌هایت با سوء ظن و سوء‌تفاهم برخورد کنی. اگر در وجودت چیزی خلاف حقیقت هست از خدا می‌خواهم خلق را از گزند آن در امان دارد و اگر جزئی از حقیقت هست، امید است با سوء‌تفاهم عاری از منطق مواجه نشوی.»

 در مسائل اینچنینی، حلقه مفقوده تنها وجدان ناشران اخبار و انصاف و سواد مخاطبان است."

منبع: مقاله آقای امیر مراد علی در روزنامه ایران

انتخاب: امیر تهرانی

نیایش و در خواست از خدا از نوعی دیگر

متن زیر را در جایی دیدم و پسندیدم. با خود گفتم چه خوب!  که آن را با نیایشگران به مشارکت بگذارم که حال و احوال روز گار بس مغشوش است. 

۱-پروردگارا، به تو پناه می‌برم از طوفان‌های ناگهانی بلا، و از ترس‌ها و مصیبت‌های سهمگین.


۲-ای مهربان‌ترین پناه‌دهنده، مرا از سقوط در گرداب سختی‌ها نجات بخش، و در سایه‌سار لطف خویش از هجوم ناگهانی رنج‌ها محافظت فرما.

۳-نعمت‌هایت را بر من پایدار بدار، و از لغزش‌ها و خطاها نگاهم دار.

۴-مرا در حصار عزّت خویش جای ده، و در پناه امن حمایتت، از نیرنگ روزگار و پیشامدهای ناگوار دور نگه دار.

۵-خدایا، زمین بلا را فرو ریز، صحنه سختی‌ها  را بلرزان و فرو ریز ، خورشید مصیبت‌ها را خاموش کن، کوه‌های غم را در هم شکن، اندوه روزگار را برطرف ساز، و موانع راه زندگی‌ام را بردار.

۶-مرا به چشمه‌سار سلامت رسان، و بر مرکب کرامت و بزرگی‌ات سوار گردان.

۷-لغزش‌هایم را ببخش و در پرده‌پوشی و رحمتت مرا فراگیر.

۸-با لطف و نعمت‌هایت بر من ببخش، رنج‌هایم را درمان کن، و بلا و آزار را از من دور فرما.

۹-سایه عذاب و کیفر خود را از سرم بردار، و مرا از هر مجازات دردناک مصون بدار.

۱۰-ای خدای بلندمرتبه، مرا از سختی‌های روزگار ایمن ساز، از عاقبت‌های شوم حفظ کن، و از هر آن‌چه بیمناک است، پناهم ده.

۱۱-سنگ‌های سخت بلا را از راه زندگی‌ام کنار زن، و قدرت آن را تا واپسین لحظه عمرم از من دور گردان.

۱۲-به‌راستی که تویی پروردگار باشکوه، آغازگر و بازگرداننده، و هر آن‌چه بخواهی، به انجام می‌رسانی.


آنچه نداریم و آنچه داریم

امروز که تقویم را دیدم تا مجددا تاریخ روز را بر ای یادداشتها مطابقت بدهم نقل قولی  از شوپنهاور فیلسوف آلمانی دیدم که مرا بفکر واداشت.نقل این بود:

"ما ندرتا در مورد چیز هایی که داریم فکر می کنیم ، چون همیشه به چیزهایی که نداریم می اندیشیم."

این حقیقتی است که بارها از زبان متفکران، شاعران ، نویسندگان و فیلسوفان و روانشناسان صدها بار به صورتهای گوناگون اظهار شده و از ما انسانها خواسته شده تا به چنین نکته مهمی که می تواند در زندگی ما تاثیر فراوان بگذارد عمیقا توجه کنیم. 

ولی متاسفانه اغلب ما انسانها دقیقا همین نکته بی توجه هستیم  . یعنی هرچه داریم را فراموش می کنیم و در نظر نمی گیریم و قدر آن را نمی دانیم و در عوض بدنبال چیزی هستیم که نداریم و شاید هم هر گز بدست نیاوریم.

 شوربختانه این یعنی؛  از دست دادن همان چیزهایی که داریم. 

امیر تهرانی

چنین اند سه ستون خوشبختی

امروز همسر عزیز و مهربانم برایم یک یادداشت فرستاده بود که در فضای مجازی منتشر شده است. این یادداشت حاوی مهمترین پیام برای رسیدن به خوشبختی است؛

خوشبختی یعنی :

-فکر نکردن به رنج‌های دیروز،

-لذت بردن از شیرینی های امروز

- برنامه ریزی برای فردا

واقعا نمی توان برای درک و تجربه خوشبختی عامل بهتری به سه عامل بالا افزود.

امیر تهرانی