شبه یادداشتها
۸ تیرماه ۱۴۰۰ شمسی
بحث " علم بهتر است یا ثروت" به کجا رسید؟
همگی بیادداریم که در مدرسه یک موضوع انشاء همیشگی وجود داشت و آن این بود که: " علم بهتر است یا ثروت؟" راستش امروزه این پرسش را باید این گونه مطرح کرد: " عقل بهتر است یا ثروت ؟"
چون اگر نگاهی به کشورهای ثروتمند دارای منابع طبیعی بیاندازیم می بینیم اکثرا در بد بختی دست و پا می زنند. چون عقل درستی بر آنجا ها حکمفرما نیست که از ثروتهای طبیعی درست استفاده کند.
ولی در کشورهایی مانند سنگاپور، ژاپن ، کره جنوبی و...که فرمانروای عقل و خرد و دانایی بر اریکه فرمانروایی نشسته و از نظر منابع طبیعی تقریبا صفر هستند هرروزه جشن پیشرفت و ترقی بر پاست.
سامسونگ در کره جنوبی در یک سال بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار در آمد دارد. رئیس جمهور فهیم و متعهد سنگاپور می گوید اگر برای سرمایه گذاری به این کشور می آیید حتما بیش از میلیاردها دلار بیاورید ...
و ژاپن یکی از معتبر ترین کشورهای جهان از لحاظ اقتصادی و فنی است. این کشورها هیچ کدام ثروت طبیعی ندارند. ولی عقل انسانی را میزان قرار داده اند.بنابر این پیشرو هستند.
در حالی که در کشوری مانند لیبی ، عراق ، نیجریه ...ثروتهایی طبیعی زیر و روی زمین را پر کرده و لی چون عقل جایی در این سرزمین ها ندارد این کشورها هم در بدبختی و رنج و عذاب دست و پا می زنند.
امیر تهرانی
ح.ف
شبه یادداشتها
۷ تیرماه ۱۴۰۰ شمسی
مثل این که فرشته ها راست می گفتند!
شاید شما هم گزارش اعتراض و شکو ه و شکایت فرشتگان به خداوند را خوانده باشید (آیه ۳۰ سوره دوم قرآن) که وقتی خدا خواست آدم را خلق کند پچ پچ در میان فرشتگان در گرفت و سرانجام جرئت کردند و به خداوند گفتند ؛ باز هم می خواهی در روی زمین انسان بیافرینی که خون همدیگر را بریزند و فساد و تباهی کنند، که ناگهان تشر و نهیب خداوندی از عرش الهی رسید : و شما نمی دانید که نمی دانید...و انسان ها خلق شدند.
این آیه حکایت از آن دارد که پیش از نسل انسانی امروز که ادیان شروع پیدایش آنان را از خلقت آدم و حوا می دانند، انسانهایی دیگر برروی کره زمین زندگی می کردند.
باز از همین آیه بر می آید که همین انسانها بودند که جنگ و خونریزی و فساد آنقدر کردند تا نابود شدند...و یا نئاندرتالها را نابود کردند.
در تایید این مطلب گزارش یورونیوز فارسی را می آورم که یک سال پیش منتشر شده و نتیجه تحقیقات دانشمندان و انسان شناسان را روایت می کند که بر اساس آن انسانها و موجوداتی شبیه به انسان بنام " نئاندرتال" ۱۰۰ هزار سال با هم در جنگ و ستیز بودند :
انسانها و نئاندرتالها «۱۰۰ هزار سال» با یکدیگر در جنگ بودهاند
محققان در دانشگاه بث بریتانیا میگویند شواهدی در دست دارند که نشان میدهد نئاندرتالها برای قریب ۱۰۰ هزار سال در حال جنگ با اجداد انسان فعلی بودهاند تا از قلمرو خود محافظت کنند.
نئاندرتالها، که ۹۹.۷ درصد دیانای مشترک با انسان فعلی داشتهاند، گروهی از همخانواده هوموساپینها (نسل فعلی انسانها) بودند که ۶۰۰ هزار سال پیش بر خلاف همتیرههای خود که در آفریقا ماندند، این قاره را ترک کردند و به آسیا و اروپا رفتند.
دانشمندان در تحقیقات تازه خود درباره اجداد باستانی انسان به این نتیجه رسیدهاند که با ورود بعدی هوموساپینها به زیستگاه نئاندرتالها در آسیا و اروپا جنگی فرسایشی به مدت ۱۰۰ هزار سال میان این دو تیره درگرفته که در نهایت با انقراض نئاندرتالها پایان پذیرفته است.
نقشه دیرینهشناختی موسسه پژوهشی دانشگاه بث نشان میدهد اجداد انسان فعلی در حدود ۱۶۰ هزار سال قبل از طریق شبه جزیره عربستان وارد خاک آسیا شدهاند و به سرعت برای تصاحب قلمرو جدید وارد درگیری با ساکنان آن نئاندرتالها شدند.
مطالعات زیستشناسی نشان میدهد نشان میدهد نئاندرتالها در ۵۵ هزار سال قبل همچنان در برابر هجوم مهمانان ناخوانده مقاومت میکردهاند تا زمانی که به کل منقرض شدهاند.
• نئاندرتال های غارنشین از آتش برای روشنایی استفاده می کردند
• کشف قدیمیترین بقایای «انسان خردمندِ» اروپا در یکی از غارهای بلغارستان
نئاندرتالها معمولا به عنوان شکارچیانی ماهر و جنگجویانی خطرناک شناخته میشوند که تنها انسانهای مدرن میتوانستند از پس رقابت با آنها برآیند.
اجساد برجای مانده از این تیره از انسانها نشان میدهد که در استخوان آنها شکستگی در بازو و حاصل دفع ضربه به صورت مکرر وجود دارد. بقایای نئاندرتالهایی که در غار شانهدر در کرستان عراق به دست آمده است نشان میدهد این افراد با ضربه نیزه به سینه و صورت کشته شدهاند.
نیکلاس لانگ ریچ، محقق ارشد در بیولوژی تکاملی در دانشگاه بث بریتانیا، میگوید: «هرچند جنگهای قبیلهای و بر سر قلمرو میان نئاندرتالها سابقه داشته است، با این حال درگیریهای کوچک، چریکی و شدید که برای مدت طولانی ادامه یافتهاند با الگوی جنگهای سرزمینی تطابق دارند.»
وی میافزاید: «در واقع جنگهایی از این دست علامتهای ظریف از خود به جا میگذارند؛ علائمی که نشان میدهد آنان بلافاصله مقهور مهاجمان نشدهاند و برای حدود ۱۰۰ هزار سال در برابر گسترش انسان مدرن مقاومت کردهاند.»
محققان تصور میکنند توانایی انسان در بهبود ساخت جنگافزار و ارتقای توان تهاجمی خود باعث پیروزی نهایی انسان در جنگ با نئاندرتالها شده باشد.
امیر تهرانی
ح.ف
شبه یادداشتها
۷ تیر ماه ۱۴۰۰ شمسی
چرا گوگل فوق العاده موفق است ؟
دلیلش واضح است ، چون ساندار پیشار مدیر هندی گوگل اخیرا در یک مصاحبه گفته بود که از دوران دانشگاهی و از زبان مربی فوتبا لش همیشه یک جمله را بطور مکرر شنیده بود: این هفته می خواهی چه گره هایی را باز کنی؟
ساندار از زمان کار و مدیریت در پستهای این چنینی از خو د پرسیده است که در زمینه کاری و شغلی که مسئولیت دارد هر هفته می خواهد چه گره هایی را باز کند؟
راز مهم دیگر او "روش اهمیت دادن " است:چه کسانی باید در اولویت قرار گیرند؟
پیشار بر این باور بوده است که ا لویت بندی در کار باید بصوریت زیر انجام گیرد:
۱-کارمندان و آنانی که بر ای سیستم کار می کنند.
۲-مشتریان
۳-سهام داران
۴-مدیران و روسای بالایی
اگر شما مدیر هستید و مسئولیت شرکت و موسسه ای را بعهده دارید اولویتهای شما چه کسانی هستند؟
امیر تهرانی
ح.ف
شبه یادداشتها
۶ تیرماه ۱۴۰۰ شمسی
روی هر دانه برنج چه نوشته شده است؟
امروز بخش دیگری از کتاب نیرنگستان نوشته صادق هدایت را در وبلاگ" رازهای کتابخانه من" آوردم.
این بخش مربوط به باورهای عامیانه مردم سرزمین ما در ارتباط با دانه ها و میوه ها می باشد.
یکی از این باور ها مرا به فکر واداشت و باعث شد در این ارتباط به هوش قدیمیها آفرین خواندم .
این باور عامیانه می گوید: بر روی هر دانه برنج نوشته است: قل هوالله احد...
البته ما وقتی به دانه برنج نگاه می کنیم و حتی آنرا زیر ذره بین می بریم چنین نوشته ای نمی بینیم...اما اندکی تفکر ما را به راز مهمی راهنمایی می کند :
روی دانه برنج قل هوالله نوشته نشده است...اما برای سرزمین ما که دانه گندم و دانه برنج غذای اصلی مردم هستند(پلو، نان ،و...) این دو دانه ارزش زندگی و حیاتی دارند.
به بیان دیگر با توجه به کم آبی شدید و نباریدن باران کافی حتی در منطقه شمال کشور که در کنار دریا واقع شده است، دانه های برنج و گندم برای مردم ما ارزشی خواهند داشت که قل هوالله برای عا رفان و سالکان حقیقی دارد:
یعنی: حیات و زندگی!
حال تصور کنید که همین دانه های با ارزش و حیاتی دیگ دیگ بصورت چلو و پلو و گندمهای طلایی بصورت تکه های کوچک و بزرگ نان بدور ریخته می شوند. بنابر حرف قدیمیها حد اقل در این مورد بی حساب نبوده است.
امیر تهرانی
ح.ف
شبه یادداشتها
۵ تیرماه ۱۴۰۰ شمسی
آدمها و ذره ها
امروز مطلبی را به نقل از ایندیپندنت در وبلاگ دیگرم آوردم که در باره ذره ای
بنام" مزون افسون" نوشته شده بود. این ذره خاصیتی شگرف دارد. چون هم می تواند خودش باشد و هم بصورت ضد ذره خود جلوه کند و هم بین ذره و ضد ذره نوسان کند.
راستش این مطلب مرا بیاد برخی انسانها می اندازد که مدتها هم چون یک فر شته جلوه می کنند، و ناگهان بصورت یک دژخیم در می آیند !
یکی از ساکنان آلمان نازی دوران جنگ جهانی دوم در خاطرات خود نوشته بود : از این که می دیدم معلم فرشته خصال ما که ضرب المثل مهر بانی بود با ظهور هیتلر به یک شکنجه گر بی رحم تبدیل شده بود، بشدت شوکه شده بودم. نمی تو انستم درک کنم که آن موجود مهربان و دوست داشتنی چگونه به یک وجود بی رحم و سنگدل تبدیل شده بود.
شاید روح انسانها از ذرات افسون تشکیل شده که هر زمان می تواند بشکلی متفاوت در آید و گاهی نه این باشد و نه آن!
امیر تهرانی
ح.ف