شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها دنیا همین گونه هست والا همه چیز بر چیده می شد


شبه یادداشتها

دنیا همین گونه هست والا همه چیز بر چیده می شد

...دنیا دقیقاً آنطور که هست، وجود دارد، تا تو این گونه قضاوت کنی. اگر دنیـا در شـرایط کـاملی وجود داشت، روند زندگیِ تو در خلق خودت به انتها می رسید. 

شغل وکالت، فـردا برچیـده می شد، اگر دیگر موضوع مورد منازعه ای وجود نداشت. 

شغل طبابت فردا برچیده مـی شـد، اگـر دیگر بیماری و مرضی وجود نداشت. 

شغل فیلسوف فردا به آخر می رسید اگر دیگر سـؤالی بـاقی نمی ماند. 

 وظیفه پروردگار فردا به پایان می رسید اگر مسئله و مشکلی دیگر وجود نداشت؟  

دقیقاً، سؤال بسیار خوبی را مطرح کردی. همه ما، دیگر چیزی برای خلـق کـردن نداشـتیم، اگـر دیگر چیزی باقی نمی ماند که خلق کنیم. همه ما منافعی پنهان در تداوم ایـن بـازی داریـم .

 همـه مـا ادعا می کنیم که مایلیم کلیه مسائل را حل کنیم، البته توان اینکه همه مشکلات را حـل کنـیم نـداریم چون در آن صورت دیگر کاری باقی نمی ماند که انجام دهیم.

منبع گفتگو با خدا

نوشته نیل دونالد والش   ترجمه مالکی

امیر تهرانی


شبه یادداشتها ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ تقدیر یا تغییر؟



شبه یادداشتها

۲۰ خرداد ۱۴۰۱


تقدیر یا تغییر؟

زمانی لئو تولستوی نویسنده نام آور روسی گفته بود:

"برای کشف اقیانوسهای جدید باید شهامت ترک ساحل آرام خود را داشته باشید؛ این جهان، جهان تغییر است نه تقدیر."

در این ارتباط پرسشی  ذهن انسان را قلقلک می دهد و آن این است که :

آیا  ما واقعا می توانیم بر تقدیر ات پیروز شویم؟

راستش بایدچند موضوع را از قبل از محدوده  تغییرات به خارج از محدوه یعنی تقدیرات ببریم که تقدیرات حقیقی همانها هستند:

- ما در آمدن و نیامدن به این جهان هیچ نقشی نداریم بلکه ما بداخل جهان پرتاب می شویم.

- ما در رفتن از این جهان هیچ نقش نهایی نداریم و حتما روزی باید برویم ، چون درون سلولهای بدن ما کدی قرار داده شده و آن کد اضمحلال است. ممکن است بتوان چندی آنرا عقب انداخت ولی رفتن حتمی است. این نه تنها در مورد ما بلکه در باره کره زمین ما و خورشید و سیارات و کهکشانها و...نیز صدق می کند...یعنی آنها کد اضمحلال را باخود دارند.

-ما می توانیم تا حدود زیادی از حوادث بد ، تصادفات ، بیماریها و...بکاهیم ولی هرگز توانایی آنرا نداریم که کار ی کنیم که هیچ وقت هیچ حادثه ای و بیماری و سانحه ای برای ما رخ ندهد.

 -ما می توانیم تعدادی محدود از دانشها و هنرها را بیاموزیم ولی هیچ انسانی توانایی آموختن و یاد گیری همه هنرها و دانشها را ندارد.یکی از آشنایان روز ی به من گفت: من از شما می خواهم زبان آلمانی را ظرف سه ماه به من بیاموزید! از اووپرسیدم: شما استعداد زبان آموزیتان چطور است؟ پاسخ داد: اصلا خوب نیست...و من گفتم سه ماه هیچ ، در سه سال هم نتواننید آنرا بیاموزید!

- از هفت هشت میلیارد انسان روی کره زمین حد اقل یک میلیارد نفر می خواهند به اندازه بیل گیتس، ایلان ماسک و ...ثروت داشته باشند و این اصلا ممکن نیست. حتی در کشورهای پیشرفته و ثروتمندی مانند آلمان ، دانمارک، نروژ، فنلاند و سوئد  ۹۸ در صد مرد فقط حق داشتن یک زندگی معمولی و البته همراه با تامین اجتماعی آنهم در حد یکسان دارند.

....

قطعا دود از کله برخی بلند می شود و می پرسند: پس ما چه قدر اختیار داریم ؟ پس ما چه کاره ایم. لابد منظور این است که از روزگار تو سری بخوریم؟

اصلا منظور این نیست . بلکه این است که شما اختیار دارید اما بقدر معین! 

و اگر قدر این اختیار داری معین   خود را بدانید کارهایی می توانید انجام بدهید که کارستان باشد! این است معنی حقیقی و عملی اختیار !

امیر تهرانی




معجزه ای که در دسترس همه است



شبه یادداشتها

۱۵ خرداد ۱۴۰۱

نوع دوستی: معجزه ای که در دسترس همه است

"نوع دوستی، سرچشمه مهم معنا برای روان درمانگران و البته همه متخصصانی است که نه تنها خود را وقف کمک به رشد بیماران می کنند، بلکه معتقدند رشد یک بیمار، موج کوچکی می آفریند تا کسانی که  زندگی همان یک نفر را که با او  تماس دارند، با خود همراه کند و فایده بخشد.

 این تاثیر زمانی بیشتر از همه مشهود است که بیمار بر مسند تاثیر گذاری تکیه زده باشد.(معلم، پزشک، نویسنده، کارفرما، رییس، مدیر کارکنان و سایر درمانگران)"


قدیمها که همنوع دوستی یک اصل بنیادین بشمار می آمد، جنایات و شرارتها بسیار بسیار کمتر بود. ما نزدیک به سی سال در یک محله بزرگ زندگی کردیم ، در خانه ها روزها همیشه باز بود، بچه ها به خانه دیگران می رفتند ، به آنان شیرینی ، توت خشک و انجیر خشک می دادند. تو گویی خانه هرکس برای دیگری نیز خانه بود. 
ما خانه قدیمی بزرگی داشتیم ، دو اطاق اضافی داشت، اغلب اوقات زوجهای جوانی که در محله ازدواج می کردند و نمی توانستند خانه اجاره کنند، برای یک سال و یا دوسال در منزل ما و در یکی از این اتاقها می ماندند.پدرمان هیچ اجاره و پولی از آنان دریافت نمی کرد. به همین خاطر همیشه امنیت و دوستی و احترام میان اهل محل حاکم بود. 
امیر تهرانی

شبه یادداشتها : نامه های ایرانی



شبه یادداشتها

۱۴ خرداد ۱۴۰۱

نامه های ایرانی


منتسکیو متفکر، حقوق دان ، فیلسوف و نویسنده مشهور فرانسه  دارای دو اثر بسیار شناخته شده‌است که عبارتند از:

  • نامه های ایرانی 
  • روح القوانین 

شهرت سریع منتسکیو با نوشتن «نامه‌های ایرانی» در سال ۱۷۲۱ بالاگرفت. این نامه‌ها مکاتبات دو نفر ایرانی را، که در فرانسه به گشت و گذار مشغول اند، نقل می‌کند و نظرات شان را در باره فرانسه و به‌طور کلی اروپا، به لحنی طنزآمیز در میان می‌گذارد. این کتاب یکی از نمونه‌های نخسین دیالوگ فرهنگ‌ها به شمار می‌رود.

 منتسکیو با انتشار کتاب «روح القوانین » در سال ۱۷۴۸ میلادی، علوم سیاسی را در ردیف فرهنگ فلسفی قرار داد. علاوه بر نظرات دوران باستان پیرامون اشکال مختلف حکومت (دموکراسی- سلطنتی- تحمیلی)، به تحقیق و تحلیل در ارتباط با اتکای آن‌ها به طبیعت، به ویژه مرزهای جغرافیائی و شرایط آب و هوا، پرداخته‌است. هنر وی در تشریح دولت به این مهم بازمی‌گردد که نه تنها به عنوان یک دستگاه سیاسی بلکه در رابطه‌ای تنگاتنگ با خصلت‌های اجتماعی، حقوقی، اقتصادی و اخلاقی آن ملت همچنین ارتباط میان مردمی و ساختار عمومی متأثر از عوامل طبیعی، مورد مداقه قرار داده‌است. 

روح القوانین  یکی از مهم‌ترین آثار منتسکیو در جنبش روشنگری فرانسه  محسوب می‌شود. این کتاب در تدوین اساسنامه ایالات متحده آمریکا و اساسنامه شورای انقلاب فرانسه در سال ۱۷۹۱مؤثر بوده‌است.

منبع: ویکپدیا

شرح: ایران و مردمش برای جهان آنقدر ارزش داشته که متفکر بزرگ و حقوقدان کم نظیری مانند مونتسکیو آنچه را که فرانسه و غرب نیاز داشته از زبان دو ایرانی بیان می کند. 

حال ما  ودر این عصر پر آشوب چه باید انجام دهیم؟

پاسخ این است : بعنوان ایرانی باید هر ایرانی کوشش کند با کسب علم ، معرفت ،دانش ،  آگاهی و کوشش شبانه روزی برای رسیدن به قله های افتخار چنان عمل کند که منتسکیوهای زمان آنچه را که سرزمین هایشان نیاز دارند  و آنچه را که جهان نیاز دارد در  قالب "نامه های ایرانی" بیان کنند.

این مهم نیز زمانی بدست می آید که مجددا از سرزمین ایران و در در عرصه دانش و هنر و ادبیات ، مشاهیری هم چون پور سینا، فردوسی، سعدی، حافظ، مولوی، خیام، خواجه نصیر طوسی ، خوارزمی و....ظهور کنند و در زمینه های اقتصادی ، ورزشی، هنری بار دیگر ایرانی ها حماسه ساز گردند.

نقطه آغاز

برای آن که چنین تحولی حاصل شود، هر کس که توانایی و استعدادی دارد، بویژه نوجوانان و جوانان باید از خود شروع کنند. ملتی که اکثریت آنان کتابخوان ، آگاه ، دانشمند و دانش دوست باشند به مذلت نخواهد افتاد. 

شبه یادداشتها :از گربه به مرغ دریایی


شبه یادداشتها

۱۰ خرداد ۱۴۰۱

از گربه به مرغ دریایی

هر روز در حیاط کوچک خانه ما انواع گربه ها حضور پیدا می کنند تا جیره روزانه خود را دریافت کنند. چندی است که حال و روز و رفتار برخی گربه ها توجه مرا بخود جلب کرده است.چون یکی از این گربه ها  از غذایی که جلویش می گذاریم دو لقمه بیشتر نمی خورد و بلافاصله می رود. .. سپس با فاصله زمانی اندک یکی دو گربه می آیند و بقیه غذا ها را می خورند. ضمنا در اکثر موارد نا چار می شویم غذایی بیشتر ی جلویشان بگذاریم.گویی آن گربه که قبلا آمده و دولقمه بیشتر نخورده بود حاتم طایی  این موجودات  و گربه فداکار است. نمی خورد و می رود تا گرسنه تر از خود را خبر می کند.

چند روز بیش اتفاق دیگری رخ داد و من جلوه عجیبی از ارتباط ما بین گربه ها و پرنده ها  را دیدم. قبلا باید بگویم که محل اقامت ما تا دریا فاصله چندانی ندارد.به همین دلیل مرغهای دریایی در هوا پرسه می زنند. ولی هیچ وقت هیچ کدام به حیاط خانه ما نمی آیند.

آن روز جلوی یکی از گربه ها  غذا گذاشتم ، یکی دو لقمه خورد و سپس سر را به این طرف و آن طرف و بالا گردانده قدری صبر کرد....گویی منتظر آمدن موجودی دیگر بود ...سپس بدون آن که بقیه  غذا را بخورد رفت. 

بلافاصله مرغ دریایی بر زمین حیاط ما نشست و غذاهایی را که  گربه  نخورده بود خورد و پر کشید و رفت.

آیا می توان حدس زد که گربه فداکار هم داریم؟

اگر چنین باشد انسانهایی که با کم فروشی ، گرانفروشی، احتکار ، و...غذا و سهم دیگران را می بلعند در کجای جدول انسان و حیوان قرار می گیرند؟

امیر تهرانی