شبه یادداشتها  : دیروز و امروز

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی
شبه یادداشتها  : دیروز و امروز

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ چرا بعضی می خواهند فعالانه مورد نفرت واقع شوند؟



شبه یادداشتها

۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱


چرا بعضی می خواهند فعالانه مورد نفرت واقع شوند؟


رولو می  اظهار نظر خوبی دارد و می گوید:

"بسا کودک و نوجوانی که با رفتار ویرانگر، یک گروه را واداشته بشناسندش. و با اینکه مقصر شناخته شده، دست کم مورد توجه جمع قرار گرفته است. فعالانه مورد نفرت واقع شدن تقریبا به همان اندازه‌ی فعالانه مورد علاقه بودن خوب است؛ زیرا وضعیت تحمل‌ناپذیر گمنامی و تنهایی را درهم می‌شکند"


این همان کاری است که از گرو های افراطی  سر می زند، و  برای آنکه شناخته شوند آن چنان بی رحمی نشان   می دهند که بناچار همه جهان آنان را خواهند شناخت. 

اخیر فیلم زندگی کلارک اولافسون سوئدی را می دیدم. در این فیلم سریالی جنایتها و کارهای خلاف و البته بیرحمی های این سلبریتی جنایتکاران  به تصویر کشیده شده  است. پدر کلارک  مردی الکلی بود که  بیرحمانه در کودکی او را  کتک می زد و مورد آزار قرار می داد. این برخورد پدر بی رحم با فرزند از او یک قاتل و جنایتکار حرفه ای ساخته بود. و همه اینها باعث شده بود تا کلارک جمله معروفش را بگوید : "من بدنیا آمده ام تا بشریت را زجر بدهم و خود را بشناسانم."


امیر تهرانی

شبه یادداشتها : آیا ما واقعا ارباب سرنوشت خود هستیم؟


شبه یادداشتها

۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱


آیا ما واقعا ارباب سرنوشت خود هستیم؟

رو لو می  نویسنده عبارتی در این ارتباط دارد که نیاز مند چند تبصره است:

"نیچه اغلب از «دوست داشتن سرنوشت» سخن می‌گفت. منظورش این بود که بشر می‌تواند مستقیما با سرنوشت رویاروی شود، آن را بشناسد، شهامت به خرج دهد، آن را بنوازد، به چالش کشد، با آن بستیزد و به آن عشق بورزد. با اینکه ما «ارباب سرنوشت خویشیم»، جمله‌ای متکبرانه‌ست، ولی ما را از قربانی سرنوشت بودن محافظت می‌کند. ما حقیقتا در آفرینش سرنوشت‌مان دخیلیم."


تبصره ۱: ما در بدنیا آمدن خود مجبوریم.
تبصره ۲: ما در خروج خود از دنیا مجبوریم و سر انجام حتی پس از صدو بیست سال باید آن را ترک کنیم.
تبصره ۳:ما تا حدود زیادی نمی توانیم از سوانح و حوادث ناگهانی و غیر منتظره مانند تصادفات، زلزله ، سیل، خفه شدن ناگهانی، بیماریهایی مانند سرطان بدون علت خاص  و...جلوگیری کنیم، اگر چه می توانیم از میزان و دفعات مکرر آن تا حدودی بکاهیم.

پس یا شانس و بخت دست اندر کارند ویا دست قدرت تقدیر الهی  است که در کارها دخالت می کند. پس پرسش مطرح شده در ابتدای این نوشتار را باید این گونه تصحیح کرد:
ما تا میزان قابل توجهی ارباب سرنوشت خود هستیم و البته همین هم خیلی با ارزش است. 

داستان حافظه بیکران یک نویسنده



شبه یادداشتها

۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱


داستان کتاب «حافظه نامحدود»

کوین هرسلی نویسنده کتاب حافظه نامحدود

گزارش  نویسنده کتاب فوق را این گونه آورده اند:" به سختی می‌شود باور کرد کسی که به موفقیتی دست نیافته، بتواند از دیگران افرادی موفق بسازد. کوین هرسلی، در مقدمه همین کتاب از کودکی‌اش می‌گوید و اینکه توانایی ذهن و حافظه‌اش چندان تعریفی نداشته، طوری که روانشناس مدرسه به او توصیه می‌کند به کلاس ویژه‌ای برود. اما در جوانی و مدتی پس از گرفتن دیپلمش، بعد از مطالعه چند کتاب متوجه می‌شود که «حافظه ما نوعی عادت است و این می‌تواند با آموزش و تمرین مناسب بهبود یابد.» ."او فعالیت جدی‌اش را از همین نقطه آغاز می‌کند و پس از آن در سال ۱۹۹۵ تصمیم می‌گیرد وارد رقابت‌های جهانی حافظه شود؛ در این رقابت‌ها او در مجموع پنجم و در بخش نوشتاری دوم می‌شود. هرسلی موفق شد و انجمن حافظه به او عنوان «استاد تمام حافظه» را اعطا کرد. او همچنین توانست یک رکورد جهانی را بشکند و عدد پی (که دنباله بی‌پایانی از عددها با روندی تصادفی است) را تا ۱۰ هزار رقم حفظ کرد. طبیعتا این معرفی مختصر از نویسنده کتاب به شما کمک می‌کند تا بیشتر به آنچه در این اثر نوشته است باور داشته باشید."منبع فید بیو

(من اضافه کنم که زمانی تصمیم گرفتم تا عدد پی را تا صد رقم پس از ممیز حفظ کنم و این کار براحتی حاصل شد. ولی نمی دانم این کار بر بهبود حافظه من تاثیر چندانی داشت و یاخیر! چون خداوند به من تاکنون حافظه خوبی عطا کرده که از او سپاسگزارم.)

امیر تهرانی

شبه یادداستها ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ هرکس قدیس خود را دارد: قدیس دباغان

شبه یادداستها
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
هرکس قدیس خود را دارد: قدیس دباغان
خداباوران و اشخاص مذهبی در سراسر جهان هریک به قدیسی اعتقاد دارند که روح او در مشکلات زندگی یاریشان می کند 

برای نمونه ناتانائیل یا بِرتولُما یکی از دوازده حواری مسیح بود که بخاطرِ هواداری از عیسی مسیح، زنده زنده پوست کنده و واژگون به صلیب  کشیده شد. بنابراین قدیس شدن کار ساده نیست 
نام این قدیس  در سه انجیل از اناجیل چهار گانه ( انجیل متی، انجیل مرقس  و انجیل لوقا و همچنین بعنوانِ یکی از شاهدانِ عروج عیسی)آمده است. ولی در انجیل یوحنا از وی تنها  نام برده نشده است.
ناتانائیل به خاطر امتناع کردن از پرستش خدایانِ دیگر، زنده زنده پوست کنده و سر و ته به صلیب کشیده شد. این گونه مرگ در د آور باعث شد وی  به عنوان قدیس پشتیبان دباغان مشهور شود.
میکل آنژ در نقاشیِ فرسکوی  داوری واپسین، قدیس بارتولومه را در حالیکه پوست کنده شدهٔ خود را در دست دارد، نشان داده است. البته   بسیاری از صاحب نظران براین باورند که  میکل آ چهرهٔ خود را در این طرح نقش زده است.
عکس ناتانائیل

منبع : ویکی
امیر تهرانی

شبه یادداشتها :آن دو نعمت بزرگ



شبه یادداشتها

۶ اردیبهشت ۱۴۰۱

آن دو نعمت بزرگ:

اروین دیوید بالوم گفته است:

"گرچه همه موافقند که زندگی زنجیره لعنتی از دست دادنهای یکی پس از دیگری است، اما افراد معدودی آگاهند که یکی از بدترین و آزاردهنده ترین از دست دادن ها که در دهه های بعدی زندگی انتظارمان را می کشد، خواب راحت شب است."


باید به این مقوله یعنی خواب ، مقوله خوراک را هم اضافه کرد. بیماران افسرده و یا آنانی که از اضطراب رنج می برند  اگر خواب و خوراکشان خوب شود، بزودی به سلامتی می رسند. بشرط آن که ذهن انقدر آرام شود که اجازه خواب کافی و خوردن غذای کافی را بدهد.  

ذهن نیز وقتی آرام می شود که انسان افکار بیهوده و اضافی را را از مغز بیرون ریخته و بجای فرورفتن در خود با جهان و انسانهای دیگر زندگی کند، به کار بپردازد، به دیگران کمک کند، افکار و احساسات عالی و تقویت کنند ه را در ذهن خود پرورش دهد. هم چنین  باید با عشق و محبت و خدا آشتی کند.

امیر تهرانی