شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها :: ۲۰ آبان ۱۴۰۰ شمسی : همه جا خلوت است


شبه یادداشتها
۲۰ آبان ۱۴۰۰ شمسی

همه جا خلوت است

بلز پاسکال دانشمند مشهور فرانسوی  سیصد سال پیش  نوشت:«همه‌ی مشکلاتِ بشریت از ناتوانی انسان در آرام نشستن به تنهایی در یک اتاق سرچشمه می‌گیرد.
شما می‌توانید در یک رستوران  و یک محل شلوغ یا حتی واگن مترو از خلوت‌تان لذت ببرید، بشر ط آن که  اجازه ورود افکار دیگران را به ذهن‌تان ندهید،  و اگر این اجازه خطرناک را بدهید حتی در آرام ترین مکانها هم  خلوت  از بین می رود.
خلوت شما را وادار می‌کند که از واکنش نشان دادن به اطلاعات ایجاد شده توسط دیگران عبور کنید و به جای آن فقط روی افکار و تجربیاتِ خودتان تمرکز کنید؛ حالا هر جا که هستید.
بنجامین فرانکلین در یادداشت هایش به این موضوع پرداخته و این گونه نوشته است:«چیزهای خوب زیادی در مورد اهمیت تنهایی خوانده‌ام. من "خلوت" را شفای ذهنی می‌دانم که به شدت بیمار و مشغول است.»... خلوت مکتبِ نبوغ است.
امیر تهرانی
ح.ف

شبه یادداشتها: چرا هم اکنون بهتر است ؟



شبه یادداشتها

۱۹ آبان ۱۴۰۰ شمسی

چرا هم اکنون ؟

اصولا ما انسانها این گونه هستیم که ده سال ، بیست سال بعد افسوس این را می خوریم که چرا کاری را که می بایست انجام می دادیم و امکان انجام هم وجود داشت، تعلل کرده و انجام ندادیم.

ممکن است از انجام دو سه کار ناراحت باشیم ، ولی در ازای آن کارهایی وجود دارد که می توانستیم انجام بدهیم و ندادیم و حال نشسته و افسوس می خوریم...

پس بهتر است هم اکنون کاری را که می توانیم انجام دهیم که چند سال بعد افسوس عدم انجامش رو نخوریم.

امیر تهرانی

ح.ف


شبه یادداشتها :۱۸ ابان ۱۴۰۰ شمسی : قله حماقت


شبه یادداشتها

۱۸ ابان ۱۴۰۰ شمسی

قله حماقت

روانشناسی بنام کروگر گفته است: "دانش اندک به ما غرور کاذب می دهد و این قله حماقت است. به محض بیشتر شدن اطلاعاتمان تازه می فهمیم که چقدر نمی دانیم و آنگاه دچاره یاس شده و به دره نا امیدی سقوط می کنیم."

اما در خیلی موارد این گونه نیست...بلکه شخص نادان و یا کم دان با اصرار در همان قله حماقت می ماند و مدیریت و ریاست می کند تا این که بنیان همه چیز فروریزد و آنگاه او و حتی سیستم تحت نظارت او به در ه نابودی سقوط کند.

امیر تهرانی

ح.ف

شبه یادداشتها : ۱۶آبان ۱۴۰۰ شمسی : تکلیف آگاهی ما چه می شود؟



شبه یادداشتها

۱۶آبان ۱۴۰۰ شمسی

تکلیف آگاهی ما چه می شود:

"سبب آگاهی ما وجود اشیاء است، و چون آشیاء دائم در تغییرند و جزییات این تغییرات را ما درک نمی کنیم پس اگاهی ما دائم در حال تغییر است: ابن سینا"


اگر اشیاء دائم در تغییرند و ما اطلاعات و آگاهی ما از آنها حاصل می شود، و درنتیجه آگاهی ما همواره در تغییر است و حتی اگر اشیاء ازبین بروند ، اگاهی ما هم دستخوش تغییرات می شود، پس تکلیف آگاهی ما چه می شود؟ آیا می توانیم به آن اطمینان کنیم؟ 

نور خورشیدی که اکنون به زمین می رسد مال حدود ۸ دقیقه پیش است. برخی صورتهای فلکی و کهکشانها که از زمین رویت می شوند ، متعلق به هزاران و میلیونها سال پیش است...آیا ما با اطلاعات کهنه و گذشته بسر می بریم؟

امیر تهرانی

ح.ف

شبه یادداشتها :۱۵ آبان ۱۴۰۰ شمسی : آیا انتخاب نکردن هم‌انتخاب است؟


شبه یادداشتها

۱۵ آبان ۱۴۰۰ شمسی

آیا انتخاب نکردن هم‌انتخاب است؟


در حقیقت این پرسشی فلسفی است  که فقط در برخی اوقات ممکن است پیش آید. والا ما اغلب اوقات مجبور به انتخاب هستیم. 

برای مثال ؛ امروز می توانیم بین رفتن بر سر کار (کار شخصی باشد)  و نرفتن، دومین را انتخاب کنیم.  بطور قطع ما با این کار نوعی انتخاب انجام داده ایم که البته با ضرر در کسب و کارمان همراه  باشد .

 حال فرض کنید که به ما دو شغل پیشنها د می شود که یکی از آنها را انتخاب کنیم  و ما هیچ کدام را انتخاب نمی کنیم و ترجیح می دهیم بیکار بمانیم .  البته این هم نوعی انتخاب است که برای ما بیکاری به همراه

 می آورد.

در این ارتباط بیاد این معما می افتم که به یک زندانی محکوم به اعدام   گفته شده بود در مقابل او دو در وجود دارد که یکی به آزادی و یکی به اعدام ختم می شود، و او فقط حق یک پرسش داشت. 

به این صورت که او می توانست از دوگروه که هر یک بر کنار یکی از این درها نشسته بودند فقط یک پرسش کند و اگر پرسش او به در آزادی ختم می شد نجات می یافت. البته به او گفته بودند که یکی از این دو گروه راستگو و دیگری دروغگو ست . و او پرسشی کرد و راه نجات را یافت. ایا می توانید حدس بزنید او چه پرسشی کرده بود که هردو گروه بناچار در نجات و رهایی را به او نشان داده بودند؟(فقط با یک پرسش)

امیر تهرانی

ح.ف