شبه یادداشتها
۱۰ شهریور ۱۴۰۰ شمسی
چرا تن فروش شدند؟
آلبرکامو نویسنده فرانسوی در کتاب یادداشتهایش می نویسد: در قطار نشسته بودم در کنار من خانواده ای بودند که دو بچه داشتند. یکی از بچه ها دختر سه چهار ساله ای بود که دستش را داخل بینی اش کرد. مادر بچه به او گفت: یک دست دیگرت را هم در بینی ات بکن تا مثل دفعه پیش طوری کتک بخوری که نفست بند بیاید.
یکی از روانشناسان معروف کشورمان در یک سخنرانی تعریف می کرد که برای تحقیق در مورد پسرهایی که تن فروشی و خود فروشی می کنند تحقیقات مفصل کرده که چرا به چنین منجلابی کشانده شده اندو شهر برلن آلمان را برای تحقیق انتخاب کرده بود که از این نوع پسرها در آن فراوانند.
این روانشناس با تعدادی از اینان سر گفتگو را باز کرده و همه آنها تاکید کرده بودند که کتکهای پدر ها باعث شده بود در چهارده و پانزده سالگی از خانه بگریزیندو بناچار به این شغل روی آورند تا از گر سنگی نمیرند.
امیر تهرانی
ح.ف