ادامه از نوشتار پیشین
شبه یادداشتها(۳)
۲۶ خرداد ۱۴۰۰ شمسی
آیا واقعا راهی ساده بر ای یادگیری زبان های خارجی وجود دارد؟
راستش (خواهشمندم حمل بر تعریف و خودستایی نشود. چون قطعا شما هم هنرها و دانشهایی دارید که من ندارم)بعنوان کسی که توانسته بر سه زبان انگلیسی ، آلمانی و فرانسه تسلط پیداکند که بتواند صحبت کند، سخنرانی کند، مذاکره کند ، مطلب و مقاله بنویسد و حتی کتاب بنویسد، و بعنوا ن کسی که توانسته با زبان عربی (خواندن کتاب، مقاله، اخبار و ترجمه و نوشتن) و زبانهای هلندی و دانمارکی (در حد خواندن اخبار، روزنامه ها، داستانها و مکالمات معمولی) آشنایی داشته باشد و سالها از همین گذرگاه در شغل و کارش استفاده فراوان کرده است، باید با خواننده این سطور صادق و صمیمی باشم:
۱-برخی در این زمینه یعنی زبان اموزی استعداد خوبی دارند و اگر روش درست وصحیح آموختن زبان را یاد بگیرند و یا خودشان بر اساس نبوغ شخصی به آن پی ببرند یاد گیری زبانهای خارجی مانند خواندن داستان است.
۲-برخی دیگر دارای استعداد متوسط بوده و با کوشش و پایداری و تمرین و تکرار موفق به یاد گیری یک و یا دوزبان خواهند شد و در آن هیچ شکی نیست.
۳-برخی دیگر ذاتا دارای استعداد آموختن زبانهای خارجی نیستند ولی می توانند ده ها موضوع دیگر را بیاموزند.
راهی را که من پیموده ام بسیار ساده بود:
-انتخاب ساده ترین کتاب گرامر که همه مطالب مهم را با تمرینهای ساده ارائه کرده است. سپس مطالعه هر بخش بصورت روزانه ویا دوروز یکبار و انجام تمرینات کتبی و شفاهی(با خودتان صحبت کنید)و تمرینات اضافی که خودتان
ایجاد می کنید
- انتخاب دو کتاب لغت : زبان خارجی به زبان پارسی و زبان به پارسی به زبان خارجی که حتما شامل اصلاحات و ضرب المثلها باشند. حفظ کردن هرروزه لغات و اصطلاحات بر حسب ضروری ترین واژها و اصطلاحات .
این واژه ها را یاد داشت کنید و از روی آنها جمله بسازید و در ذهن مکالمه کنید!
هر سه روز یکبار آنچه را حفظ کرده اید دوره کنید!
-پس از یک ماه شروع به خواندن داستانهای کوتاه کنید و سعی کنید معانی لغات را از روی کتابهای لغت بیابید!
پس از سه ماه به خواندن اخبار کوتاه و بلند و داستانهای کوتاه و بلند پرداخته و درباره آنها مطلب بنویسید!
- حتما به نوار های صوتی تصوی ، رادیو ها یی که بر نامه های آموزش زبان دارند گوش بد هید و درک مطلب از طریق گوش را تقویت کنید.
گروه شماره یک برای آموزش زبان در حدکافی به سه یا چهار ماه و گروه دوم به پنج الی هفت ماه نیاز دارند.
لطفا توجه داشته باشید که حتی نوابغ تاریخ بشری زحمت کشیده تا آموخته اند چون در آموزش علم و یاد گیری مهارتها راه شاهانه وجود ندارد.
امیر تهرانی
ح.ف
ادامه از نوشتار پیشین
شبه یادداشتها(۲)
۲۶ خرداد ۱۴۰۰ شمسی
آیا همان شدیم که می خواستیم؟
این که روزی سر انجام برسیم به درک این نکته برسیم که ما به شخصیتی تبدیل شده ایم که نمی خواستیم باشیم، بسیار رنج آور خواهد بود. درست مثل درختی خواهیم بود که از درون پوسیده شده است.
برای آن که چنین روز تاریکی در زندگی ما اتفاق نیافتد باید آئینه ذهن خود را وارسی کنیم که مبادا روی آن بخار و یا زنگار گرفته باشد و ما خود مان را درست نمی بینیم.والا هر انسان فهیم و با شعور و آگاهی وقتی متوجه شود که تبدیل به موجود وحشتناکی شده که نمی خواسته باشد بلافاصله به اصلاح خود اقدام می کند.
در این ارتباط تنها بیماران روانی خطرناک از اصلاح خود عاجز هستند.آنان نیاز به دارو درمان و مشاوره های روانشناسی روانپزشکی طولانی دارند.
امیر تهرانی
ح.ف
شبه یادداشتها
۲۶ خرداد ۱۴۰۰شمسی
آنچه نداریم و آنچه داریم
امروز که تقویم را دیدم تا مجددا تاریخ روز را بر ای یادداشتها مطابقت بدهم نقل قولی از شوپنهاور فیلسوف آلمانی دیدم که مرا بفکر واداشت.نقل این بود:
"ما ندرتا در مورد چیز هایی که داریم فکر می کنیم ، چون همیشه به چیزهایی که نداریم می اندیشیم."
این حقیقتی است که بارها از زبان متفکران، شاعران ، نویسندگان و فیلسوفان و روانشناسان صدها بار به صورتهای گوناگون اظهار شده و از ما انسانها خواسته شده تا به چنین نکته مهمی که می تواند در زندگی ما تاثیر فراوان بگذارد عمیقا توجه کنیم.
ولی متاسفانه اغلب ما انسانها دقیقا همین نکته بی توجه هستیم . یعنی هرچه داریم را فراموش می کنیم و در نظر نمی گیریم و قدر آن را نمی دانیم و در عوض بدنبال چیزی هستیم که نداریم و شاید هم هر گز بدست نیاوریم.
شوربختانه این یعنی؛ از دست دادن همان چیزهایی که داریم.
امیر تهرانی
ح.ف
شبه یادداشتها
۲۴ خرداد ۱۴۰۰ شمسی
اگر هیچ کاری نمی توانید انجام دهید....
امروز کتاب "بخواهید به شما داده می شود "نوشته جری هیکس را ورق می زنم چشمم به این مطالب افتاد . چون آنها را جالب دیدم بعنوان " یادداشت از طرف دیگری" و نه شبه یادداشت در این شبه یادداشت آوردم:
"زندگی همیشه در حال حرکت است پس شما نمی توانید ثابت باشیدگاهی اوقات آدمها می گویند : » من چهار دست و پا مانده ام و هیچ کاری نمی توانم بکنم.
«بارها گفته ایم که ساکن ماندن برخلاف ذات آدمی است زیرا انرژی و به تبع آن زندگی همیشه در حال جنبش و حرکت است . همه چیز در حال تغییر است.
-اما دلیل این که احساس میکنید از حرکت مانده و وارفته اید این است که دایم یک فکر در سر شماست و به همان فکر چسبیده اید .
-اگر می خواهید همه چیز تغییرکند باید افکار جدیدی را جانشین افکار دیگر کنید.
-لازمه این کار پیدا کردن راههای جدید برای رسیدن به مقوله های آشناست.
دیگران نمی توانند آرزوها و خواسته های شما را درک کنند.دیگران اغلب اوقات مایل هستند شما را راهنمایی کنند. مردم بی شماری هستند که عقاید، مقررات، پیشنهادها و نظریات مختلفی در مورد این که چگونه زندگی کنید، ابراز می کنند. اما هیچ یک از آنها قادر نیستند موضوعی مهم را که برای رسیدن به آرزوهایتان لازم است در نظر بگیرند :
دیگران نمی توانند میزان ارتعاش خواسته های شما را درک کنند، بنابراین نمی توانند شما را راهنمایی کنند . حتی اگر نیت خیر داشته باشند و خیر و صالح شما را بخواهند.
-هیچ کس جز خود شما نمی داند چه چیز برایتان بهتر است
-هنگامی که به یاد می آورید که هر کس طلب کند دریافت خواهد کرد . بر شما
واجب است که خودتان برای خود انتخاب کنید. هیچ کس نمی داند چه چیز برای
شما بهتر است مگر خود شما. در هر لحظه خود شما می دانید چه چیز برایتان بهتر
ادامه از نوشتار پیشین
شبه یادداشتها(۲)
۲۳ خرداد ۱۴۰۰ شمسی
داستان شگفت انگیز چگونگی ایجاد شرکت آمازون
رودخانه ، لغت نامه ، حرف A و پارکینگ خانه
امروز در گزارشات خبری آمده بود که جف بیزوس بنیانگزار و صاحب شرکت معروف آمازون قصد دارد به ۱۰۰ کیلومتری زمین سفر کند. ولی شاید خیلی ها ندانند که او شرکتش را بر اساس چند نکته ساده نامگذاری و ایجاد کرده است.
در حقیقت سال ۱۹۹۴ بود که جف بیزوس شغل خود به عنوان معاون رئیس D. E. Shaw & Co. را رها کرد و به سیاتل، واشینگتن نقل مکان نمودو شروع به کار بر روی یک طرح تجاری نمود که در نهایت تبدیل به Amazon.com شد .به گزارش ویکپدیا بیزوس پس از خواندن یک گزارش از آینده اینترنت که رشد تجارت وب سالانه را ۲۳۰۰٪ را پیشبینی کرده بود، فهرستی از ۲۰ محصول را که میتواند به صورت آنلاین عرضه شود، ایجاد کرد.
سپس این فهرست را به پنج محصول که امیدوارکننده تر بودند محدود کرد که شامل دیسکهای فشرده، سختافزار کامپیوتر، نرمافزار کامپیوتر، فیلمها، و کتابها بود
آنگاه بیزوس در نهایت تصمیم گرفت که کسب و کار جدید خود را به سمت فروش کتاب آنلاین، به دلیل تقاضای بزرگ در سراسر جهان برای ادبیات و قیمت پایین کتاب ببرد.
بدین ترتیب، آمازون در پارکینگ خانه بیزوس در بلویو، واشینگتن تأسیس شد.
امیر تهرانی
ح.ف