جوانمردی که هنگام رفتن بدهکاران خود را بخشید!
شادروان رضا محمد تقی پسر بزرگ یکی از عزیز ترین همسایگان قدیم ما بود.او از پدر و مادر در گذشته اش بخشش را آموخته بود.مادر ش بانویی بود که از جان و دل به انسانها محبت و خدمت می کرد. همواره برای کمک به گرفتاران آماده بود. ثروت نداشت ولی شجاعت و تهور داشت. عشق به نجات دیگران در وجود ش موج می زد.
بیاد دارم یک مرتبه ۹ نفر کشاورز در اثر خوردن ددت که اشتباها گرد آن را بجای نمک در آب ریخته و مصرف کرده بودند بشدت مسموم شده بودند. در اطراف ما بیمارستان نبود. این بانوی فداکار کامیونی در حال عبور از خیابان اصلی را متوقف کرد و راننده را راضی نمو دتا مسمومین را به بیمارستان لقمان الدوله برساند. در طی راه نیز به آنان آب نمک می داد تا بنوشند .هر ۹ نفر از مرگ نجات یافتند .
شادروان رضا محمد تقی فرزند همان مادر بود و پیش از گذر از این جهان تمام کسانی را که به او بدهکاری داشتند بخشید .
برادر عزیزم تعریف می کرد که همه آن بدهکاران آمده بودند با چشمانی اشکبار و زبانی گویای تشکر و سپاس!
برادر م می گفت یکی از نزدیکان سببی او دست بر خاک آن گذر کرده از این جهان گذارده و می گفت: رضا جان دست کرمت را می بوسم .
روحش شاد و یادش گرامی!
امیر تهرانی