سیمون دو بوآر نویسنده کتاب «خاطرات» از مشاهده گاو ها وگاو باز ها در اسپانیا سخن آورده و اینطور صحنه حماقت را توجیه می کند که :گاو بر اثر تقدیری مکانیکی تسلیم می شود، و گاوباز سهمی آسان بر عهده دارد.او هم چنین می نویسد: اصلا نفهمیدم چه چیز هوکردنها و تشویقهای جماعت را توجیه می کند...گاو باز گرفتار هوسهای حیوان و انتظار پرتوقع تماشاگران ، جان خود را بهطور می افکند.
راستش من هر گز به این نوع مسابقه بین دو حیوان نرفته ام و لی در مستند ها و فیلمهای خبری در همین اسپانیایی متمدن دیده ام که انسانها کاری می کنند که گاوها در کوچه های تنگ و باریک بدوند و عده ای بظاهر بشکل انسان نیز در جلوی آنها می دوند وگاو را تحریک می کنند تا بدنبا لشان بدود.واقعا این هنر بزرگی است که آنقدر سر بسر یک گاو بگذارند تا حمله ور شود و یا انسان را بر زمین بکوبد و یا گاوباز با ادا و اطوار بخصوص خنجری ، کاردی، گزلیکی در بدن گاو فروکند.
حالا باید از سیمون دو بوآر پرسید:کدام تقدیر مکانیکی؟ این حماقت بشری است که او را به این کار وا می دارد تا گاو را تحریک کند تا بدنبالش بدود و به او ضربه بزند.
حال که به این راز پی برده ایم بر ماست که سر بسر گاوهای انسانی نگذاریم و هر گز آنها را تحریک نکنیم ، و گرنه یک ضربه شاخ پیدا و ناپیدای آنان کافی است که ما را بر زمین بکوبد.
امیر تهرانی