1-خدا، زمان ، مکان ونفس(روح) از ازل وجود داشته اند.(پس به باور او خدای خالق وجود دارد و ازلی و ابدی است.)
2-هرکس پس ازمرگ حالی خوش،و یا ناراحت دارد، درست مانند همان حالتی که در زمان زنده ماندن داشته است.( این باور نشان میدهد که رازی به بقای روح پس از مرگ معتقد بوده است،و گرنه جسم که با مرگ از بین می رود، پس این روح است که باید بماند و حالاتی مانند زندگی را تجربه کند)
3_کمال مطلوب این است که بدنبال علم باشیم و با عدل و داد زندگی کنیم تا در جهان پس از این زندگی که در آن رنج و ناراحتی نیست زندگی کنیم.( بر این اساس پس از زندگی در این جهان به جهان دیگری وارد می شویم که اگر در جهان قبلی با عدل و داد زندگی کرده باشیم، در جهان بعدی نیز شادمان و نیک بخت خواهیم بود. پر واضح است که آن جهان بعدی نیز باید مدیر و مدبر و گردانندگانی داشته باشد.)
4-پروردگار ما که از او انتظار ثواب داریم و از مجازاتش نگرانیم، از روی رحمت خود نمی پسندد که بر ما آزار نماید و ستم و نادانی ما را زشت می داند و از ما خواستار علم و عدل است. بنابر این کَسی که دیگری را آزار کند مستحق آ زار می شود و به همان اندا زه که آزار کرده مجازات می شود.( اگر چنین باشد جهانی که پس از مرگ بوجود می آید برای حساب و کتاب است که هر کس بر اساس کارهای خوب خود در جهان قبلی پاداش می بیند و یا مجازات می شود. ضمنا این خداوند است که مالک جهان بعدی نیز می باشد.)
5-لذات این دنیا زود گذر و فانی است و ولی لذتهای جهان پس از این که پایدار است و جاویدان همیشگی و جاو انه است.( به بیان ساده تر:جهان بعدی جهان سرمدی و ابدی است. )
اگر این پنج مورد را بدقت مور د مطالعه قرار دهیم ناشناخته هایی در ارتباط با باورهای رازی آشکار می شون :
- رازی خدا پرست بوده است.
-رازی به نوعی مذهب گرا بوده است.
-رازی به جاودانگی روح ، جهان پس از مرگ، پاداش و مجازات در جهان بعدی باور داشته است.
منبع: کتاب سیرت فلسفی
نوشته:محمد زکریای رازی
ترجمه: دکتر عباس اقبال
امیر تهرانی