در این روزها اشخاص متعدد از من پرسیدند و می پرسند چرا دارا و ندار ابراز نارضایتی می کنند ؟
راستش دروغ چرا؟ خیلی ها مشکل مادی دارند، در گیر بیماری هستند ، خانه ندارند ،و...اابته اینان حق دارند که گله کنند.
اماآن کس که همه چیز دارد و زیادی هم دارد ، او چرا از ندار ها و مشکل دارها بیشتر اظهار ناراحتی می کند ؟
بدنبال بررسی موضوع بودم که در مقاله ای در عصر ایران خواندم:
"-وقتی برای فرار از ترافیک پشت آمبولانس میافتیم.
-وقتی برای نرفتن تا سطل زباله آشغالمان را روی زمین پرت میکنیم.
وقتی برای خریدن زودتر نان در صف جلو میزنیم.
-وقتی برای اینکه در سازمانی کارمان سریعتر انجام شود رشوه میدهیم.
-وقتی در مسافرت به ترافیک میرسیم و تلاش می کنیم از سمت راست و خاکی چند ماشین جلوتر بیفتیم.
-وقتی برای کمتر کار کردن یا بزرگ جلوه دادن کار، پرونده و کاری که امروز قابل انجام است را به روز دیگر موکول می کنیم.
- وقتی کالایی را گرانتر میفروشیم تا سود بیشتری کنیم.
-وقتی میتوانیم صد متر جلوتر پارک کنیم اما ترجیح میدهیم که درست مقابل جایی که کار داریم دوبله پارک کنیم.
-این وقتها و بسیاری از اوقات شبیه به اینها ممکن است چند دقیقه ای زودتر برسیم، چند لحظه کارمان سریعتر انجام شود، کمی زودتر به خانه برویم. کمی پول بیشتری به دست آوریم. اما وقتی برآیند همه این بدو بدوها و تلاشها برای پیش افتادن را میبینیم احساس حرکت رو به جلو و پیشرفت را نداریم. مدام حس در جا زدن و نرسیدن و عقب ماندن داریم. این حس غالب اجتماع ایران است که هیچ کسی در هیچ طبقه اجتماعی حس آرامش و پیشرفت را ندارد.
اما دلیل این حس چیست؟
حسی است که من اسمش را می گذارم عقب ماندگی اجتماعی. حسی که باعث افسردگی، نارضایتی فردی و روحی است و مانع پیشرفت اساسی و درست جامعه میشود."
از نوشتار آقای فرنود حسینی در عصر ایران