شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

اگر جلوی پایت را می بینی کار تمام است

شبه یادداشتها

یک داستان کوتاهی هست که می گوید : یک پسر و یک اسب در جنگل راه می سپردند که ناگهان پسر به اسب گفت: من دیگر ادامه مسیر را نمی بینم، و فکر می کنم باید همین جا بایستم.

اسب پرسید: قدم بعدی جلوی پایت را می بینی؟

پسر پاسخ داد: بله!

اسب گفت: پس همان یک قدم را بردار و بعد قدم بعدی و...اصلا به انتهای مسیر فکر نکن و فقط یک قدم بعدی را بردار!

و اینطور شد که پسر هم توانست مسیر درون جنگل را بپیماید.

زندگی ما هم همین طور است. باید قدم بعدی را برداشت و سپس قدمهای بعدی!

 اگر به طولانی بودن مسیر فکر کنیم و نگران آن باشیم هر گز موفق به طی مسیر نخواهیم شد.

امیر تهرانی


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد