شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

خودت را کجا و به چه کسی و به چه قیمت می فرو‌شی؟

شبه یادداشتها

قیمت زندگی چقدراست؟ 

راستش این قیمت گذاری بستگی به خودمان دارد، به کسی که  زندگی خود را به او عرضه می کنیم، به مکان و زمانی که در آن این خرید و فروش انجام می شود. درست مانند آن فرزند که از پدرش پرسید :قیمت زندگی چقدر است و پدر خردمند پاسخ داد:
فرزندی از پدر قیمت زندگی را پرسید.پدرسنگى زیبا به او داد تا آنرابه بازار برده و از مردم بپرسد آنرابه چه قیمت می خرند؛ به این شرط که اگر قیمت را پرسیدند، هیچ نگوید،و فقط دو انگشتش را بالاببرد. پسر سنگ را به بازار برد. سنگ را دیدند و قیمت پرسیدند.کودک دو انگشتش را بالا آورد؛ گفتند دو هزار تومان!
نزد پدرش بازگشت و ماجرا را گفت؛ پدر به او گفت این بار به بازار عتیقه فروشان برو ! آنجا وقتی پسر دو انگشتش را بالا برد عتیقه فروش گفت: دویست هزار تومان!
این بار هم پسر نزد پدر بازگشت و ماجرا را تعریف کرد. پدر به او گفت:این بار به بازار جواهرفروشان و نزد فلان گوهرشناس برو . وقتی دو انگشتش را بالا برد آن گوهر شناس گفت دو میلیون تومان!
پسر باز ماجرا را برای پدر تعریف کرد. پدر گفت: فرزندم! حالا فهمیدی که قیمت زندگی چند است ؟"مهم است که گوهر وجودت را کجا وبه چه کسی بفروشی
نظرات 1 + ارسال نظر
سمیرا یکشنبه 29 آبان 1401 ساعت 16:55 http://badeyedel.blogsky.com

خیلی عالی بود

قدر زر، زرگر شناسد
قدر گوهر، گوهری

با تشکر فراوان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد