دان هرالد طنز نویس مشهور آمریکایی زمانی متنی در این ارتباط نوشت که در غرب شهرت پیدا کرد بخشی از متن نوشته هرالد این گونه بود:
"البته آب ریخته را نتوان به کوزه باز گرداند، اما قانونى هم تدوین نشده که فکرش را منع کرده باشد.
اگر من عمر دوباره می داشتم:
-همه چیز را آسان مىگرفتم..
-فقط شمارى اندک از رویدادهاى جهان را جدى مىگرفتم.
-به مسافرت بیشتر مىرفتم.
-از کوههاى بیشترى بالا مىرفتم و در رودخانههاى بیشترى شنا مىکردم.
-بستنى بیشتر مىخوردم و اسفناج کمتر.
-مشکلات واقعى بیشترى مىداشتم و مشکلات واهى کمترى.
آخر، ببینید، من از آن آدمهایى بودهام که بسیار مُحتاطانه و خیلى عاقلانه زندگى کردهام، ساعت به . اگر عمر دوباره داشتم، سبکتر سفر مىکردم.
اگر عمر دوباره داشتم، وقتِ بهار زودتر پا برهنه راه مىرفتم و وقتِ خزان دیرتر به این لذت خاتمه مىدادم.
-بیشتر عاشق مىشدم.
-به ماهیگیرى بیشتر مىرفتم.
-پایکوبى و دست افشانى بیشتر مىکردم.
-سوار چرخ و فلک بیشتر مىشدم.
-به سیرک بیشتر مىرفتم.
-در روزگارى که تقریباً همگان وقت و عمرشان را وقفِ بررسى وخامت اوضاع مىکنند، من بر پا مىشدم و به ستایش سهل و آسانتر گرفتن اوضاع مىپرداختم.
زیرا من با ویل دورانت موافقم که مىگوید:
"شادى از خرد عاقلتر است."