یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی
یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی
شبه یادداشتها
30 خرداد 1401
دزدی که اخطار می داد
دزد دزدی می کند ، چپاول می کند، مال مردم به یغما می برد ، واگر بپرسید چه می کنی؟ حتما خواهد گفت : کار می کنم، معاش خانواده تهیه می کنم، و...اما مولوی سراینده کتاب جاودانه مثنوی معنوی گویا دزدی را سراغ داشته که دزدی می کرده ولی درضمن یک حرف راست می زده و اخطار می داده است. خدا پدر چنین دزدی را بیامرزد،!:
این مثل بشنو که شب دزدی عنید
در بن دیوار حفره میبرید
نیمبیداری که او رنجور بود طقطق آهستهاش را میشنود
رفت بر بام و فرو آویخت سر گفت او را در چه کاری ای پدر
خیر باشد نیمشب چه میکنی
تو کیی گفتا دهلزن ای سنی
در چه کاری گفت میکوبم دهل گفت کو بانگ دهل ای بوسبل
گفت فردا بشنوی این بانگ را نعره یا حسرتا وا ویلتا
آن دروغست و کژ و بر ساخته سر آن کژ را تو هم نشناخته
،مثنوی دفتر سوم قطعه ۱۲۸
امیر تهرانی