شبه یادداشتها
۹ شهریور ۱۴۰۰ شمسی:
آمریکا چگونه بوجود آمد و سیاست آن چگونه شکل گرفت
برای پاسخ به این پرسش مهم تر جیح می دهم آن چه را که رابرت گرین نویسنده امریکایی در این مورد نوشته د راینجا نقل کنم.
گرین نویسنده کتابهای ۴۸ قانون قدرت، هنر اغواگری،۳۳ قانون جنگ، قانون پنجاهم و....دیگر کتابهایی از این قبیل است که اغلب جزو پرفروش ترین ها بوده اند و برای او شهرت و ثروت به ارمغان آورده اند. او در باره این که چطور آمریکا از زیر یوغ انگلیس بیرون آمد و مستقل شد می نویسد:
"مانند هر گونه نزاعی، و هر تعارض اخلاقی، اصولا دو نوع روش تهاجمی و تدافعی دارد.
یک روش این است ؛
- هنگامی که شما در معرض هجوم قرار میگیرید، به طور جدی تلاش کنید اعتبار دشمن را نابود سازید.
-پیش از انقلاب آمریکا و در جریان حوادث آن، مبلغ بزرگ امریکایی ، ساموئل آدامز، اعتبار انگلیس را به منظور رسیدن به آزادی و برقراری عدالت، آزادی خواهی و تمدن نشانه گرفت.
- اودر این ارتباط یک تصویر غیراخلاقی از انگلیس نشان داد. برای مثال موضوع بهره برداری منابع مستعمرات و محرومیت مردم سرزمین هایی که انگلستان آن سرزمین ها را مستعمره خود کرده بود از مواردی بود که آدامز بر روی آن تأکید داشت.
-با دمیدن در این بوق به تدریج افکار عمومی نسبت به انگلستان تغییر کرد و حتی کسانی که موافق رفتارهای دیپلماتیک این کشور بودند، نسبت به عقایدشان دچار تردید شدند.
-آدامز برای پیشبرد اهداف خود، در نقد سیاستهای دیپلماتیک انگلستان مبالغه میکرد و بارها بر رفتارهای مستبدانهی آنها تأکید داشت.
- تصویری که او از انگلستان به نمایش گذاشت، منصفانه نبود و خدماتی را که آنها در مستعمراتشان انجام داده بودند، را عامدانه نادیده میگرفت.
-هدف او نه تنها منصفانه نبود، بلکه باعث جنگ شد. او میدانست که مستعمره نشینان مبارزه نخواهند کرد؛ مگر با این انگیزه که، مانع شرارت بیشتر انگلستان در منطقه میشوند.
-او معتقد بود برای از بین بردن اعتبار اخلاقی دشمن خود بی پروا باشید. همه چیز را مطلق در نظر بگیرید؛ خیر یا شر، سفید یا سیاه. سخت است که مردم را برای مبارزه در یک منطقهی خاکستری آماده کنیم."
امروز امریکا
امریکا تا به امروز خود از همین سیاست بهره گرفته است ودر خیلی موارد موفق هم شده است.یعنی وقتی با شخصی، شهری ، کشوری تضاد پیدا می کند ، از روش آدامز استفاده می کند .
امیر تهرانی
ح.ف