شبه یادداشتها
۱۳ تیرماه ۱۴۰۰ شمسی
عشق و عشق و عشق
نیما شاعر معروف و بنیانگزار شعر نو پارسی زمانی گفته بود که از یک شعر بسیار خوشش آمده بود و آن شعر زیر بود:
بجز از عشق که اسباب سر افرازی بود هر چه دیدیم و شنیدیم همه بازی بود
اریک فروم نویسنده و روانشناس مشهور نیز کتابی با عنوان " هنر عشق ورزیدن" دارد که به زبانهای مختلف ترجمه شده است. او بر این باور بود که دونوع عشق وجود دارد:
- عشق نوع اول: کودکانه و نابالغ
-و عشق نوع دوم ، عشق بالغانه و تکامل یافته!
عشق اول می گوید: باید فقط مرا دوست بداری !(علت دعواها، بگو مگوها و حتی طلاقها زوجهای جوان...چون در سرزمین و جهان عشق کودک مانده اند...در مانده اند...یعنی متاسفانه عقب مانده اند)...یا می گوید و همیشه در بوق عشق این گونه می دمد که فقط مرا دوست بدار!... و اهمیت ندارد که من تو را دوست بدارم یا نه!ویا این که دلیلی ندارد که برای چه دیگری را دوست دارد ؟برای خود معشوق ویا برای خودش ؟ ...چون از نظر او این موضوعات مهم نیست . بلکه می گوید فقط مرا دوست بدارو فقط همه عاشق من باش!
اما عشق دوم: این عشق از مرحله کودکی گذشته به بلوغ رسیده و حرف حسابش این نیست که " دوست دارم چون دوستم دارند. " بلکه می گوید:"چون دوستت دارم به تو نیاز دارم ...در حالی که عشق در مانده و نابالغ می گفت:"چون به تو نیاز دارم دوستت دارم"
و اگر عشق از مرحله بلوغ بگذرد به عروج می رسد، پهنه فضا را در بر می گیرد، از پیوستار زمان و فضا می گذرد مثل عشق سعدی شیر ازی می شود. این بلبل گلستان و بوستان ادب پارسی می گوید:
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
امیر تهرانی
ح.ف