شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

همکاری با معلم شیطان

شبه یادداشتها

ناگهان فهمیدم او کیست؟

شخصی را به مدیریت عامل شرکتی که در آن کار می کردم معرفی کردند. او پنجه قدرت را بر همه چیز گستراند. حق نفس کشیدن را از همه گرفته بود.  در جانبداری فامیلش یکی از بهترین های شرکت را اخراج کرد.و...

اندک اندک پی بردم که او به هیچ قانون اخلاقی پایبند نیست. از سوی دیگر ادعای خداپرستیش آن قدر در اوج بود که انسان را از عکس العمل باز می داشت.

این وضع ادامه داشت تا این که روزی یکی از اساتید محترم دانشگاه که پزشکی بسیار انسان دوست و از دوستان مدیر عامل فوق بود به دیدن من آمد و گفت :" چند دقیقه  نیز پیش" معلم شیطان "بودم."

منظورش آقای مدیر عامل بود...پرسیدم: "آقای دکتر این حرف را از روی واقعیت می گویید یا جنبه شوخی دارد؟"

آقای دکتر گفت: " به مقدسات عالم قسم که هر روز صبح شیطان به در اتاق این آقای مدیر می آید و می پرسد: استاد امروز چه دستوراتی دارید تا اطاعت کنم."

آنروز فهمیدم که نامه ای  را که از مدیران بالا برایم فرستاده بودند تا در مورد اخراج مدیر عامل نظر بدهم

بی جهت نگاهداشته و با معلم شیطان همکار شده بودم.

 دیگر جای شک و تردید نبود...بلافاصله نامه را با نظر مثبت امضا کرده و پس فرستادم.

پس فردا صبح مدیر عامل اخراج شیطان شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد