شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

چه کاری انجام دهیم تا از دلهره و اضطرابمان کاسته شود؟

برخی فلسفه گران و اندیشه ورزان بخصوص هستی گرایان به چهار نوع دلهره باور دارند:

-دلهره هستی و نیستی

-دلهره  اکنون و اینجا(زمان و مکان)

-دلهره مرگ

- دلهره آزادی

-در مورد اول،  پای  اضطراب از دست دادن کسی و یا چیزی و یا خودمان در بین است، یا شاید  هم بطور کلی پرسیده شود: اینها که هستند اگر نباشند چه می شود؟

-در مورد اینجا و اکنون : بسی از اوقات آرزو می کنیم ایکاش در زمان حال نبودیم، یا در گذشته بودیم و یا در آینده... و یا مثلا ایکاش اکنون در این مکان که هستیم نبودیم و جای دیگر ی بودیم. همین فکر دلهره آورست ، چون هیچ گونه امکانی برای پرش به گذشته و آینده وجودندارد.

-دلهره مرگ، این یکی ماننددینامیت روانی است، می تواند شخص را حیران و بی قرار سازد. ..ترس از نبودن و مردن ....اصولا انسان در دو مورد اختیار ی ندارد: یکی بدنیا آمدن و دیگری از دنیا رفتن...

- مورد آخرین  ...مورد آزادی است ...وقتی می گویند : شما آزادید...هرطور که خواستید رفتار و اقدام کنید! اما شما پاسخگوی خود- تان  هستید.در اینجاست که انسانها بدنبال حامی می گردند، کسی که بار پا سخگویی بر دوش او باشد.

 اما این که این دلهره ها و اضطراب ها را می توان برطرف نمود، روانشناسان راه حل هایی یافته اند که تا حدود کمی مفید می باشند و روانپزشکان انبوهی از داروهای تخدیری در اختیار دارند که تجویز می کنند و خود آنان در خیلی از موارد آثار سوء دارند و در خیلی موارد هم موثر هستند.

اما راه  چاره کلی بستگی به طرز   فکر معنوی و روحی انسانها دارد: 

باور مندها که به یک سر چشمه لا یزال قدرت واقعا ایمان دارند کمتر دچار مشکلات این گونه ای هستند و اگر هم باشند با اعتماد بر همان سرچشمه لایزال از چنگال دلهره ها بیرون می جهند .

در مورد بدون باور ان  بناچار می بایست یا به الکل و مواد مخدر پناه ببرند ویا از دارو درمانهای روانپزشکان استفاده کنند و مشتری مادام العمر آنان باشند.؟ومتاسفانه میزان خودکشی در میان گروه دوم زیاد است.

بطور خلاصه:

در مو رد نخستین اگر واقعا دارای ایدیولوژی قوی و ایمان واقعی باشید دلهره یا به سراغتان نمی آید و یا اگر بیاید ، قفل ایمان شما نمی گذارد آن " دینامیت روانی" منفجر شود.

اما در مورد دوم راه موفقیت آمیز روحی قوی وجود ندارد و قفل دینامیت روانی هر لحظه امکان پرش و باز شدن دا رد.

پس باور به یک ابر سرچشمه   عالی و قدرت و د ر ضمن  شخص نیز  کاری را که از او ساخته است انجام دهد و در روش فکری خود معقولانه باشد می توانند از دلهره و اضطراب  تا حد زیادی بکاهند. 

امیر تهرانی 


 

از تاریکی تا نور

شبه یادداشتها

 مارتین لوتر گینگ رهبر سیاهپوستان امریکا در یکی از سخنرانیهای خود گفته بود:

"تاریکی نمی تواند ما را از تاریکی برهاند، تنها نور می تواند چنین ویژگی داشته باشد. 

پس نفرت نمی تواند ما را از نفرت برهاند، و  تنها عشق می تواند چنین کند."

 اگر به اوضاع و احوال خانواده ها، خاندان ها، محله ها ، شهر ها ، کشور ها بصورت دقیق نظری بیاندازیم در می یابیم در هر فضا که جغد  نفرت به پرواز در آمده ، پیش از پرواز آن می بایست تاریکی همه جا را فرا     گر فته باشد. 

چه بستگیها و تنش ها که با عشق،و مهربانی رفع می شوند ولی  انسان به آن بی اعتناست و همواره در شیپور نفرت می دمد.

امیر تهرانی


سوء ظن یا دورویی و ریاکاری؟کدام مخرب ترند؟

شبه  یادداشتها

سوء ظن  یا دورویی و ریاکاری؟

فرانسیس بیکن فیلسوف مشهور گفته است :

"سؤظن، در جمع خصال، به گونه جغد در حلقه پرندگان است؛ آن‌ها همیشه در تاریکی پرواز می‌کنند."

من می خواهم از روح بلند این فیلسوف و متفکر اجازه گرفته و در گفتار او فقط و فقط یک واژه اضافه و یک واژه حذف کنم.بنظر من که نه فیلسوفم و نه مشهور این گو نه گفتار بیکن کوبندگی و تاثیر  بیشتری خواهد داشت، چون مصداق بیشتری پیدا می کند:

"دورویی(ریا و پنهانکاری) در جمع خصال مانند جغد در حلقه پرندگان است، آنها همیشه در تاریکی پروا ز می کنند."

امیر تهرانی

چرا برخی کشورها خوشبخت هستند؟


چرامردم کشورهایی مانند فنلاند،نروژ،،سوییس،کانادا،استرالیا،سنگاپورو...خوشبخت معرفی شده اند؟

پژوهشگران دریک بررسی تازه و تحقیقاتی به این نگرش رسیدند که  کشورهای خوشبخت و ملل خوشبخت حتما از مزایای زیر بهره مند هستند :

-تولید کافی ناخالص داخلی،

- بالابودن سطح حمایت های اجتماعی، 

-میانگین  خوب عمر افراد، 

-امنیت شغلی،

- احترام به آزادی های فردی، اجتماعی و مدنی، 

-پایین بودن سطح فساد اداری و مالی و برخی کشورها در حد صفر

-درستکاری و طبق قانون عمل کردن دولتها

-محیط زندگی امن،

- نزدیکی به طبیعت،

- فراهم بودن خدمات اساسی و ضروری،

- رعایت انضباط و قانون در سطح ملی


امیر تهرانی

بروس لی از کدام حریف می ترسید؟

شبه یادداشتها

 بروس لی بنیانگذار کاراته جیت کاندو و قهرمان افسانه ای کونگ فو گفتار جالبی دارد :

"من از یک حریف که  ده هزار  بار ضربه  های مختلف پا  را تمرین کرده  نمی ترسم و لی از حریفی می ترسم که یک ضربه بخصوص  پا را  ده هزار  بار   تکرار کرده است." 

اصل تجربه و تمرکز!!! 

امیر تهرانی