شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها :۹ آبان ۱۴۰۰ شمسی :آنچه ژان پل سارتر فیلسوف و نویسنده فرانسوی به من گفت(۱)



شبه یادداشتها

۹ آبان ۱۴۰۰ شمسی

آنچه  ژان پل سارتر به من گفت(۱)

جدیدا گزارشی دیدم از در گذشت شخصی بنام آرامش دوستدا ر که کتابی در دفاع از خدا ناباوری نوشته و ۴۰۰ صفحه و یا بیشتر را پر کرده که تا ما خداناباور نشویم وضعمان سر و سامان نمی گیرد. 

در این ارتباط یاد دو مطلب مهم می افتم که یکی ملاقات من با ژان پل سارتر نویسنده و فیلسوف مشهور فرانسوی  بود و دیگری سخنی مهم از برتراند راسل فیلسوف  و ریاضی دان انگلیسی:

۱- ملاقات:  بطو  ر اتفاقی با خانم سیمون دو بوار در کافه ای ملاقات کردم .سخن از کتابهای سارتر به میان آمد ، سیمون گفت، سارتر بالاست... در هتل است ...پایش درد می کند...حاضر نشد پائین بیاید. می توانی او را ببینی...

نزد سارتر رفتم، همراه با خانم دو بوار، حدود چهل و سه چهار سال پیش بود ...وقتی وارد شدیم و من سلام کردم، لبخندی زد و از سیمون پرسید : این را از کجا تور کردی؟ سیمون گفت : خودش توی تور افتاد.

سپس بحث بر سر انگزیستانسیالیسم شد و آنگاه به کتاب هستی و نیستی رسید و من گفتم که ابن سینا فیلسوف و پزشک شهیرایران نیز مثل شما بر این باور است که تانیستی نباشد هستی بوجود نمی آید...برق شادی در چهره اش درخشید.از ابن سینا تمجید کرد و از ملا صدرا...گفت صدرا اگزیستانسیالیست خدا باور بود و من اگزیستانسیالیست خدا ناباورم...

پرسیدم : حال این خدا ناباوری چه سودی برای شما داشته است؟

سارتر گفت: اگر یک راز را به تو بگویم نمی روی شیپور دست بگیری و این طرف و آن طرف جار بزنی؟

گفتم: قول اگزیستانسیالیستی می دهدم.

خندید و گفت: موسیو  !خدا ناباور شدم که هر کاری دلم خواست انجام دهم ...من نمی خواهم زیر چشم خدا باشم...چون   اگر بپذیرم او مرا می پاید باید با هوسهایم خدا حافظی کنم.من مرد این کار نیستم.عشق دنیا به هوسبازیها ست.

از صداقت او خوشم آمد.به همین علت حرف امثال آرامش دوستدا ر و مانند او را نمی توانم بپذیرم چون ...

امیر تهرانی

ح.ف

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد