شبه یادداشتها
۱۲ مهر ماه ۱۴۰۰ شمسی:
ممنوعیت خوب است یا بد؟
بنظر من هم خوب است هم بد...مارک توآین نویسنده آمریکایی گفته است: "حضرت «آدم» یک بشر بود و بس. او سیب را نه بخاطر سیب بودنش، بلکه بخاطر ممنوعیتش میخواست. "
آیا مارک تو آین معتقد بود که آدم حق داشت سیب را بخورد چون ممنوعش کرده بودند? و این حق بشر است که هرچه ممنوع است را بخورد و یا انجام دهد؟
خوب !در این صورت قتل و دزدی هم ممنوع است...غداهای ترش و فلفل دار و پر ادویه برای بیماری که زخم معده دارد ممنوع است، آیا چون اینها ممنوع هستند بشر می تواند کار ممنوع را انجام دهد و غدای ممنوع را بخورد؟
و یا منظور مارک تو آین این است که ویژگی آدمی این است که: هرچه را که ممنوع کنند او بدان جلب می شود؟
در این صورت تکلیف قانون چه می شود؟ چون قوانین که بشر تحت آنان زندگی میکند اغلب از ممنوعیت حرف می زنند.
اسپینوزا متفکر هلندی گفتار بهتری دارد :"هر کسی بر اساس حق طبیعی اش مجاز است از عقل خود استفاده کند تا به گونه ای نحوه ی زیستنش را تعریف کند که این نحوه زندگی به او اجازه نمایان شدن بدهد."
بنظرم این طرز تفکر پذیرفته تر است، زیرا عقل بشر لزوم و ضرورت برخی و یا بسیاری از ممنوعیت ها را تشخیص می دهد.
امیر تهرانی
ح.ف