شبه یادداشتها
۵ مرداد ماه ۱۴۰۰ شمسی
از دیروز
مامور حراست هتل سوخومویت در بانکوک: آقا آدم باید روزی حلال بخورد...
خیلی سال پیش که به تایلند رفتم متوجه شدم روز و شب دختران جوان وارد هتل سوخومویت هتل محل اقامت ما شده و پس از معرفی خود به مامورین حراست به طبقات مختلف می روند. می دانستم که آنان برای خود فروشی به آنجا آمده و به اتاقهای مشتریان در هتل می روند.
نکته ای که تعجب مر ا جلب کرد این بود که وقتی این دختران خود فروش می خواستند هتل را ترک کنند باید مجددا به نزد مامورین حراست رفته و آنها با تلفن صحبت می کردند و سپس اجازه می دادندکه هتل را ترک کنند.
از یکی ازاین مامورین حراست پرسیدم : چرا وقت خروج از هتل این دخترها را متوقف می کنید و داستان این تلفن شما چیست که پس از آن اجازه خروج به این دختران می دهید؟
نگاهی حاکی از تعجب کرده و پاسخ داد: آقا آدم باید روزی خود حلال بخورد. من به اتاق مشتریان تلفن می کنم تا مطمئن شوم که از سرویسی که این دختر ها ارائه کرده اند راضی بوده اند و یا خیر!چون در غیر این صورت مزدی که اینان می گیرندحلال نیست.
پرسیدم : اگر مشتری راضی نبود؟
با جدیت تما مپاسخ داد: مجددا به همان اتاق باز می گیرند تا رضایت مشتری را جلب کنند.
امیر تهرانی
ح.ف