شبه یادداشتها
۱۴ مهر ۱۴۰۰ شمسی
ماجرا از یک قو با رنگ سیاه آغاز شد(بخش پایانی- گزارش از تهران ایران)
در دو شبه یادداشت پیشین از نظریه قوی سیاه صحبت کردم و قول دادم در این ارتباط سری به ایران- تهران بزنیم. تمامی آنچه نسیم نقولا طالب محقق لبنانی در کتابهایش و در سخنرانی ها و در کلاس های درس گفته بود مطالب نظری بود. تا این گزارش زیر به
منتشر شد
"...تیمی از محققان ایرانی به همراه محققی از اسلوونی حالتی را شناسایی کردهاند که در آن، افزودن بینظمی به سیستمی خاص منجر به منظم شدن بیشتر آن میشود.
این رفتار، پادشکنندگی نام دارد و مفهومی است که اخیراً برای توصیف پدیدههای مشابه در آمار، اقتصاد و علوم اجتماعی معرفی شده است.
علی ناجی، ملیحه قدرت و هانیه کماییمقدم به همراه رودولف پودگورنیک اسلوونیایی، نوعی فعل و انفعال متضاد با منطق را بین دو نوع مختلف بینظمی یافتند. یکی از این بینظمیها، بینظمی ترمودینامیکی یا آنتروپی است و دیگری بینظمی ساختاری یا نقصهای موجود در سیستمی ایدهآل است که میتواند ویژگیهای آن را تغییر دهد.
علی ناجی، نویسنده ارشد این مقاله و محقق پژوهشگاه دانشهای بنیادی در تهران، گفت: انتظار میرود اگر انواع مختلف بینظمی به یکدیگر اضافی شوند، منجر به نوعی بینظمی نهایی شوند، اما ما با کمال تعجب دریافتیم در برخی حالات، بینظمی ساختاری میتواند بینظمی حرارتی را خنثی کرده و در مجموع سیستم را منظمتر کند. استثنائی که محققان کشف کردند، شامل تعامل بین بینظمی ساختاری سطوح باردار و بینظمی حرارتی مایعات کولن است. این مایعات مجموعهای از ذرات سیال باردار (یونها یا مولکولهای بزرگتر) هستند که با یکدیگر تعامل دارند..."
باید اضافه کنم که این سه محقق ایرانی و دانشمند اسلوونیایی در حال تحقیق بیشتر برروی پاد شکنندگی و تعمیم و بکار گیری آن در سطح انسانی و صنعتی هستند. اگر آنان به چنین توفیقی دست یابند ، انسان می تواند پیری را عقب انداخته، در قبال بیماریهای ویروسی بسیار مقاوم شود و صنعت و تکنولوژی به پیشرفتها ی شگفت نائل شوند و آنگاه است که قوی سیاه یافته می شود.
امیر تهرانی
ح.ف