شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها(۲) ۱۶ خرداد ۱۴۰۰ شمسی قرآن چگونه کتابی است؟۹۹ در صد نمی دانند


شبه یادداشتها(۲)

۱۶ خرداد ۱۴۰۰ شمسی

قرآن چگونه کتابی است؟

امروز به نوشته ای از دکتر شریعتی برخوردم که در مورد قرآن به نگارش در آورده و بنظر من حاوی نکات  بسیار جالبی است. این نکته راضمنا در نظر داشته باشید که ۹۹.۹۹ در صد آنهایی که امروزه به مطالب قرآن اعتراض می کنند و یا مثلا از شاهنامه حرف می زنند هیچ کدام یک بار بطور تحقیقی این دو کتاب را نخوانده اند ولی فقط حرف می زنند.

نوشته شریعتی را مطالعه کنید و اگر تردید داشتید به وبلاگ  https://ketabhayeasmani.blogsky.com/ مراجعه  کنید که قران برحسب تاریخ نزول و فقط به زبان پارسی با مشخص کردن نکات اصلی را در آن آورده است. شاید شما هم تایید کنید که برای نخستین بار است که با قرآن آشنا می شوید:

متن دکتر شریعتی:

قرآن کتابی است که نام بیش از ۷۰ سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از ۳۰ سوره اش از پدیده های مادی و تنها ۲ سوره اش از عبادات!

آن هم حج و نماز!

کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست…

این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه اش مصرف پیدا کرد...

و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت...

واز آن هنگام که این کتاب را، که خواندنی نام دارد، دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت...

ازوقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه شد... 

وچون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند...

و بالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد...

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند ” چه کس مرده است؟ “

چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است....

قرآن ! من شرمنده توام اگر تو را از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام ...

یکی ذوق می کند که تو را بر روی برنج نوشته....

یکی ذوف می کند که تو را فرش کرده...

یکی ذوق می کند که تو را با طلا نوشته...

یکی به خود می بالد که تورا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … 

آیا واقعا خدا تو را فرستاده تا موزه سازی کنیم؟

قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و تو را می شنوند، آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند ...

اگرچند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ”احسنت...

گویی مسابقه نفس است...

قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه، ‌خواندن تو از آخر به اول، یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟...

ای کاش آنان که تو را حفظ کرده اند، ‌حفظ کنی، تا این چنین تورا اسباب مسابقات هوش نکنند...

خوشا به حال هر کسی...

که دلش رحلی است برای تو...

آنان که وقتی تو را می خوانند چنان حظ می کنند، گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است...

آنچه  ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم....

                                                         امیر تهرانی

ح.ف

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد