شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها پانزدهم خرداد ۱۴۰۰ شمسی: چرا اروپا و غرب پیشرفت کرد ؟۷ دلیل اصلی


ادامه از نوشتار پیشین

شبه یادداشتها

پانزدهم خرداد ۱۴۰۰ شمسی


چرا اروپا و غرب پیشرفت کرد ؟


مطمئن هستم شما نیز تا به حال بار ها به این موضوع فکر کرده اید که چرا اروپا در دوره ای که اصطلاحا به رونسانس و روشنگری معروف است به سرعت در مسیر پیشرفت قرار گرفت.

 تقریبا پاسخ واضح است. چون در فضا ی زندگی اروپا متفکران و اندیشمندانی پیدا شدند که مسیر اندیشه و تفکر را تصحیح کردند . 

وقتی فکر کسی درست کار کند زندگی و سرنوشت او نیز بر مسیر درست جریان خواهد یافت.

 بعنوان نمونه از کتاب "گفتارهایی در باره روش  بکار گیری عقل" نوشته رنه دکارت فیلسوف ، متفکر و ریاضیدان فرانسوی که نقشی اصلی و اساسی در تمدن عهد جدید غرب داشته مطالبی را ذکر می کنم که دلیل های حرکت درست غرب در مسیر پیشرفت را توضیح می دهد:

-...خرد یا عقل طبعاً درهمه یکسان است و و در این حقیقت اختلافی نیست  که بعضی بیش از بعض دیگر عقل دارند.

 بلکه بخاطر  آنست که مردمان  فکر خود را بروشهای مختلف بکار میبرند و منظورهای واحد در نظر نمیگیرند .

 به بیان دیگر ؛  ذهن نیکو داشتن کافی نیست بلکه اصل آنست که ذهن را درست بکار بگیرند.

-من دربارهٔ خود هرگز گمان نبرده‌ام که ذهنم از هیچ جهت درست تر از اذهان مردم عادی  باشد، بلکه غالباً آرزو کرده ام  ک ایکاش مانند بعضی کسان فکرم تند یا خیالم واضح و روشن یا حافظه‌ام وسیع و حاضر می بود.

 -من  عقل را که حقیقت انسانیت و تنها مایهٔ امتیاز انسان از حیوان است در هر کس تمام میپندارم 

- تصمیم گرفتم  این اعتقاد را در نفس خود راسخ سازم که جز اندیشه و ضمیر ما هیچ امری کاملا در اختیار ما نیست . همین اعتقاد بس بود تا مرا مانع شود از این که آرزوئی نکنم که بآن نرسم .

-یقین پیدا کردم  که اصلا  عقلانی نخواهد بود که  فقط یک نفر  از افراد مردم بخواهد  کشور  را اصلاح کند

-هم چنین عقلانی نخواهد بود که یک نفر همه چیز را از بنیاد تغییر دهد و دولت را واژگون نماید که از نو بسازد و یا آن که همهٔ علوم را تجدید یا ترتیب تعلیم آنرا در مدارس یکسره دیگرگون کند

-بنابر   این هیچ چیز را بهتر از این ندیدم  که یکمرتبه تصمیم بگیرم   همهٔ باورهای پیشین  را از ذهن خو  بیرون سازم تا از آن پس عقاید درست تر بجای آن‌ها بگذارم.

یا این که   همان عقاید پیشین را پس از آن که به میزان عقل سنجیدم و مطابق نمودم دو باره اختیار کنم.

-ضمنا  جزماً معتقد شدم که از این طریق زندگانی خود را بهتر پیش خواهم برد تا اینکه برپای بست کهنه عمارت بسازم و بر اساس مطالبی که در جوانی به دذهنم آمده بود و صحت آنها را تحقیق ننموده‌ام اعتماد کنم.

و من به این می اندیشم چرا متفکرین و صاحبنظران ما  پس از گذشت چند قرن از عصر روشنگری و رنسانس و با توجه به نتایج مثبت آن هنوز که هنوز است مانند رنه دکارت نمی اندیشند.


امیر تهرانی

ح.ف




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد