ادامه از نوشتار پیشین
شبه یادداشتها
۱۳ خرداد ۱۴۰۰ شمسی
جای خالی امید
و ما به امید نیاز داریم
این روزها که جهان کرونا زده شده و یک سایه غلیظ ترس بر همه جا حاکم است علاوه بر رعایت پروتکل های بهداشتی و تزریق واکسن و در صورت لزوم رعایت قرنطینه به یک موضوع و اصل مهم دیگر نیاز داریم.مارک منسن نویسنده آمریکایی که کتابهای هنر ظریف بی خیالی، شاد بودن کافی نیست، اوضاع خیلی خراب است را تا کنون به علاقمندان کتاب عرضه کرده در این ارتباط می نویسد:
"ما فرهنگی هستیم که به صلح، رفاه و وسایل تزئینی کاپوت ماشین نیاز نداریم. ما فرهنگی هستیم که به چیزی بیثباتتر از اینها نیاز داریم. ما مردم و فرهنگی هستیم که به امید نیاز داریم."
او سپس توضیح می دهد که این " قهرمانها "هستند که می توانند به جامعه امید بدهند:
"قهرمان بودن، یعنی توانایی فراخوانی امید؛ آن هم در جایی که ذرهای امید وجود ندارد، مثل برافروختنِ کبریتی برای روشن کردنِ دنیایی تاریک. یعنی نشان دادن وجود دنیایی بهتر؛ نه آن جهان بهتری که میخواهیم وجود داشته باشد، بلکه آن جهانِ بهتری که اصلا نمیدانستیم ممکن است وجود داشته باشد. یعنی در شرایطی قرار بگیریم که به نظر میرسد همه چیز کاملا به فنا رفته، اما هر طور شده شرایط را به سمتِ بهبود پیش ببریم.
شجاعت امری رایج است. انعطافپذیری هم امری رایج است. اما قهرمان بودن، یکی رویِ فلسفی دارد. قهرمان، چرایی بزرگ مطرح میکند، آرمان و اعتقادی خارقالعاده که در هر شرایطی استوار باقی میماند. برای همین است که امروزه به لحاظِ فرهنگی این طور تشنهی قهرمانیم: لزوما نه به این دلیل که مشکلاتِ زیادی وجود دارد، بلکه به این دلیل که ما به وضوح، آن "چرا"یی که محرکِ نسلهای قبلی بود را از یاد بردهایم."
بنظر من این کار یعنی پیدایش قهرمان و تزریق امید به روح جامعه تنها از طریق انتشار "فرهنگ امید" و مثبت نگری ممکن است. البته صد در صد ضرورت دارد که شرایط جامعه تا حدودی ثابت باشد. جامعه ای که امروز یک وضع دارد و فردا وضعی دیگر نمی تواند جامعه امید باشد.
امیر تهرانی
ح.ف