شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها : دیروز و امروز

یادداشتهای روزانه از خرداد سال ۱۴۰۰ شمسی

شبه یادداشتها ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ سی سال تاخیر در انجام یک کار و زیانهای آن


ادامه از نوشتار پیشین

شبه یادداشتها

۱۲ خرداد ۱۴۰۰

سی سال تاخیر در انجام یک کار و زیانهای آن

دیروز پس از سی سال دل به دریا زدم و هردو پایم را به دست جراح قلب و عروق سپردم. تا رگهای فوق العاده دردناک واریس را ازبین ببرد که آرامش مرا ازبین برده بودند.

 سی سال پیش که در کشور هلند زندگی می کردم یک پزشک متخصص در بیمارستان سلطنتی هلند مرا ویزیت کرد و گفت طی سه جلسه با تزریق هوا به داخل رگها  کاری می کنم که از این مصیبت خلاص شوی.

 ولی من قدری ترسیدم. چون او گفت که هوا بداخل رگها تزریق می کند. یاد  شکنجه گر دوران پهلوی اول پزشک احمدی افتادم که با آمپول هوا افراد مورد غضب رضا شاه را به آن دنیا می فرستاد.

در حقیقت چون من آن موقع از اصل مطلب بی خبر بودم ترسیدم. در حالی که ترس بر مبنای  بی خبری و یا حدس و گمان  یکی از پر ضرر ترین ترسهاست.
ما در بسیاری از اوقات رنج می بریم‌چون نمی دانیم ، اگر بدانیم می توانیم خود را نجات دهیم.
البته تصمیم داشتم که این کار را در ایران و نزد خانم دکتر ی که او هم‌متخصص قلب و عروق است و در این زمینه شهرتی به هم‌زده است انجام دهم .ولی یکی از بستگان که به مطب ایشان رفته بود گفت چهار ساعت طول کشیده تا توسط دکتر معاینه شود،  و  نکته دیگر این که اخلاق و رفتار این خانم دکتر با بیمار  برخلاف فیلمهایی که برای  تبلیغ ساخته بسیار متکبرانه و بی ادبانه بوده است.
این بود که در همین سرزمین غیر وطن به نزد یکی از پزشکان جراح قلب و عروق رفتم.  ولی بر خلاف امتظار ادبش، اخلاقش، تواضعش و احترامش به بیمار  مرا متعجب ساخت.
البته هنوز باید چهار جلسه مداوا روی من صورت گیرد تا نتیجه کار را ببینم . اما  امتیاز طرز برخورد این پزشک غیر هموطن در هر حال محفوظ است. دیگر این که طوری به من وقت داده بودند که وقتی وارد مطب دکتر شدم بیمار قبلی از اتاق او بیرون آمده بود.

ادامه دارد....


ادامه دارد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد